من و همسرم ۴ ماه عقد کردیم،پدرو مادرمن اوایل چون میترسیدن که انتخابم اشتباه نکنه باشه اجازه نمی دادن ما رابطه داشته باشیم برا همین اجازه سفر رفتن هم نداشتیم ایشون هم به قول خودش بهش برخورده و میگه تازمانی که نریم خونه خودمون سفر نمیریم حرفشو نزن بدتر میشم میگم باشه سفرو ولش کن،علاوه بر این پدر مادر من اجازه نمیدن خونه پدرشوهرم بخوابم سر این مسیله هم ایشون لج کرده میگه منم نمیام خونتون بخوابم و حالا یک چیز دیگه هست اینکه قبل عقد پدرشوهرم گفتن تا ۱۷ ربیع عروسی رو ومیگیریم در حالیکه شوهرم دیشب میگفت نه ما هم چین چیزی نگفتیم و پدر و مادرت اینو میخوان،میگه همه این حرفایی که از اول هم زدین واسه این بوده که منو زور کنین زود بریم سر خونه خودمون(به خدا هم چین چیزی نیس)واسه خودش یه چیزی در اورده که اصن وجود نداره بعدم میگه اگه بخواین اینم زور بگید منم لج میکنم تا دو سال عروسی نمیگیرم بریم خونه خودمون،بعد بهش میگم خب منم میخوام تکلیفمون مشخص شه بریم خونه خودمون زودتر میگه نه تو اینا هیچ کدومش حرف تو نیس پدرو مادرت زورت میکنن،به این نتیجه رسیدم که ایشون از نقاط ضعفش اینکه خیلی لجبازه و با این کاراش فقط منو اذیت میکنه،گوشم نمیده میگه بیشتر حرف در موردش بزنی بدتر میشم، حالا من چیکار کنم به خدا با این حرفاش و کاراش دارم اذیت میشم،گناه من چیه اخه؟منم میخوام مثه بقیه زنگی کنم،تو رو خدا کمکم کنین بگید من باید چیکارکنم.