این به جایگاه رسالت خانمها و آقایان برمی گردد . شدت عواطف خانم ها و کمرنگی عواطف آقایان نقص نیست . اینکه خانمها شدت عواطف دارند ،همان بحث جایگاه آنها است . همین که می خواهند فرزند تربیت بکنند . و برای تربیت فرزند ، نیاز به عاطفه است . یعنی اگر خانمها شدت عواطف نداشته باشند ، نمی توانند فرزند تربیت بکنند . مثلا فرضا کودک در نیمه شب بیدار می شود وتب دارد و آه و ناله می کند . نیرویی که باعث میشود خانم از خواب بیدار شود و خواب خوش را بر خودش حرام کند ، کنار بستر فرزند بنشیند و اشک بریزد ، همین شدت عواطف است . چیزی که باعث میشود مادر به مشکلات فرزندانش برسد ، ابراز احساسات بکند و احساسات فرزندش را بپذیرد و نازکشی کند و چیزی که باعث میشود مادر این مشکلات را تحمل کند و لذت هم ببرد، همین شدت عواطف است . عجیب است . اصلا مادری که شدت عواطف نداشته باشد نمی تواند بچه خوب و سالمی را تربیت کند . یکی از علل بزهکاری ها و علل ناهنجاری و خلاهای عاطفی همین مسئله ضعف عاطفی مادر است . آدمها ی بزرگی که الان مشکل دارند بخاطر کمرنگی عاطفه مادر بوده است . روحیه پرستاری و دلسوزی برای اعضای خانواده اش بخاطر شدت عواطف است . لذا گله نکنند .