سلام استاد عزیز، 14ساله که ازدواج کردم، دو فرزند پسر دارم 8ساله و6 ساله همسرم بسیار مهربان هست، اما بی گذشت و دنبال بهانه میگرده تا تهدید کنه مثال داداشت این رو گفت دیگه خونش نمی ریم و من کاملا تابع، کلا خیلی توقعیه، با همه اینها من تمام محبتم رو به پاش ریختم و همش قربون صدقه اش رفتم ولی اون انگار منو نمی بینه، حتی بهش میگم به من بگو دوستم داری یا میگم من با یه جوراب خوشحال میشم دریغ میکنه الان 10 ماهه که با موبایل روزگارمونو سیاه کرده یه سره باهاشه همه جا، من احساساتی هستم از نظر میل جنسی هم شدیدم اما اون نه البته دارم با میل جنسیم می جنگم. احساس بدی دارم می دونم دوستم داره ولی مدام. تحقیرم میکنه و اعتماد به نفسم رو پایین میاره، مدام در حال چت کردنه، من دیدم محبتم هیچ فایده نکرد. حالا شدم آینه خودش، اما هیچ از بس خودمو کوچک کردم دیگه حتی نمی پرسه تو چته لطفا راهنماییم کنید