پرحرفی نشانه اختلال شخصیت است تردیدی نیست که گفت وگو یکی از اساسی ترین نیازهای انسان برای برقراری ارتباط با دیگران است. اما گاهی می تواند سرمنشاء مشکلاتی هم باشد.
گاهی پرحرفی و زیاده گویی خود تبدیل به معضلی می شود که باید با برخورد علمی و صحیح آن را برطرف کرد. حتما تا به حال پیش آمده که نتوانید از دست یک آدم پرحرف فرار کنید و یا به علت زیاده گویی کسی از خیر احوالپرسی عادی هم بگذرید. واقعیت این است که این مشکل نه فقط در جامعه ما بلکه در دیگر جوامع و نه فقط در بین زنان بلکه در میان مردان هم وجود دارد.
چرا پرحرفی : در برخی تیپ های شخصیتی پرحرفی دیده می شود. به عنوان مثال در تیپ شخصیتی وسواسی، پرحرفی یک ویژگی است. البته منظور ما از وسواس در این جا وسواس تمیزی و نظافت نیست بلکه منظور ما ویژگی هایی است که فرد در رفتار و کلام از خود نشان می دهد. به عنوان مثال همواره می خواهد مطلبی را که به دیگری می گوید با تمام جزئیات ارائه کند و مطمئن شود که طرف مقابل از حرف او اشتباه برداشت نمی کند. بنابراین اتفاقی که می افتد این است که شروع می کند به پرحرفی و توضیح همه چیز و از نظر خودش پرحرفی نمی کند بلکه دارد موضوعی را به تفصیل بیان می کند تا برای طرف مقابل، موضوع کاملا جا بیفتد. از طرف دیگر اغلب این افراد به لحاظ ویژگی های شخصیتی سختگیر و منضبط هستند، تحمل بی نظمی را ندارند، برنامه دارند و همه کار را با تمام جزئیات انجام می دهند. چنان که در گفته های خود نیز تلاش می کنند همه چیز را با تمام جزئیات ذکر کنند.
از سوی دیگر ممکن است فردی دچار اضطراب شدید باشد و برای رهایی از آن به پرحرفی رو بیاورد. در واقع چنین فردی سعی می کند با حرف زدن خود را تخلیه کند. این حالت در خانم ها که اضطراب بیشتری را تجربه می کنند، بیشتر گزارش می شود. یعنی خانم های پرحرف بیشتر افراد مضطربی هستند که تلاش می کنند با حرف زدن اضطراب خود را کم کنند. البته افرادی هستند که پرحرفی در آن ها دوره ای اتفاق می افتد. افرادی که همیشه پرحرف نیستند بلکه در یک دوره یک هفته یا چند هفته پرحرف می شوند و همراه با آن به طور ناگهانی انرژی شان زیاد می شود، پرکار و کم خواب می شوند، احساس خستگی نمی کنند و در مقابل احساس قدرت زیاد می کنند و گاهی پرخاشگر می شوند. سپس در یک دوره دیگر کم حرف ومنزوی می شوند. احساس کسالت دائمی دارند و حال و حوصله زیادی ندارند. در واقع این ویژگی ها علائم اختلالات دوقطبی است که طیف گسترده ای را شامل می شود. این طیف از خفیف گرفته که تا سال ها شناخته نمی شوند را شامل می شود تا مواردی که با علایم بسیار شدید بروز پیدا می کند و در رفتارهای شخص بروز پیدا می کند.
نکته این جاست که گاهی افراد پرحرف که در طیف شدید اختلال قرار دارند و بدون این که متوجه خستگی طرف مقابل شوند به حرف خود ادامه می دهند. در این موارد حرف زدن تحت کنترل فرد نیست و او نمی تواند دست از حرف زدن بکشد.
چگونگی مواجهه با پرحرف ها گاهی بی توجهی طرف مقابل به صحبت های فرد پرحرف باعث می شود او تلاش کند به هر نحو ممکن توجه او را جلب کند. در بسیاری از مواقع شنونده لازم است به فرد بفهماند که حرفش را فهمیده است و نیازی به تکرار آن نیست. فراموش نکنید که درباره شخصیت اضطرابی، اظهار به پرحرفی کردن فرد می تواند شرایط را بدتر کند. اما اگر به شیوه صحیحی بیان شود و با وی ابراز همدلی و همراهی صورت بگیرد، او متوجه پرحرفی خود می شود و سعی می کند رفتار خود را اصلاح کند برقراری تماس چشمی، گوش دادن فعالانه و ابراز احساس مثبت می تواند در محیط خانواده به فردی که پرحرف است کمک کند تا بتواند با این مشکل کنار بیاید و آن را حل کند. همچنین مراجعه به روانپزشک در مواردی که اختلال شدید است ضروری است و درباره شخصیت وسواسی یا اضطرابی و یا اختلال دو قطبی روش های دارویی، تکنیک هایی که برای رفع مشکل به کارگرفته می شود می تواند کمک کننده باشد.
بهتر است در مواجهه با یک آدم پرحرف، تظاهر نکنیم و خود واقعیمان را نشان دهیم. لازم است اگر عجله داریم شفاف بگوییم «الان کار دارم و عجله دارم و نمی توانم به حرف های شما گوش کنم.» فراموش نکنید که کسی که پرحرفی می کند خودش را تخلیه می کند و طرف مقابل باید مقاومت کند و حاضر نشود وقتش را با گوش دادن به حرف های آدم پرحرف هدر بدهد! اغلب مخاطب آدم های پرحرف تظاهر می کنند علاقه مند به شنیدن هستند درحالی که دلشان می خواهد راه فراری پیدا کنند! بنابراین مخاطب می تواند محترمانه خود را کنار بکشد و اجازه ندهد وقتش را یک آدم پرحرف تلف کند، خوب است این شعر را یادآوری کنیم که «دادند دو گوش و یک زبان از آغاز/ یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگو»
در فرهنگ ما اشعار و ضرب المثل های بسیاری درباره پرگویی و فایده سکوت آمده که نشان می دهد این مشکل همواره وجود داشته است. بنابراین یک راه دیگر این است که در ذم پرگویی برای آدم پرحرف سخن بگوییم و اجازه ندهیم طولانی صحبت کند. اما معمولا آدم های پرحرف چون مقاومتی در مقابل خود نمی بینند، به رفتار خود ادامه می دهند و هر بار این تکنیک را روی یک نفر پیاده می کنند!
کم گوی و گزیده گوی گفت وگو در تعاملات فرد با دیگران از اهمیت زیادی برخوردار است. اما بعضی مواقع پیش می آید که یا خودمان دچار پرگویی می شویم و یا گرفتار فرد پرگویی می شویم که به راحتی نمی توانیم از دستش خلاصی یابیم. دلایل پرگویی افراد به تیپ شخصیتی آنان بستگی دارد طوری که کارشناسان می گویند افراد وسواسی به نظر خودشان برای ذکر تمام جزئیات پرگویی می کنند و یا افرادی که دچار اضطراب هستند سعی می کنند تا با پرگویی از اضطراب خود بکاهند. در برخورد با این افراد باید به آنها کمک کنیم تا مشکل خود را اصلاح کنند