سلام من شیش ماهه که رفتم خونه خودم همسایه طبقه بالایی دوست صمیمی شوهرم هستش شوهرم 27 سالشه و دوستش 40ولی با این حال بسیار صمیمی هستن من از نزدیک با دوستش برخوردی نداشتم اما هم پدر شوهرم هم شوهرم میگه خیلی مومنه و خانومش حتی پوشیه میزنه اما همش با زنش دعوا دارن و زن دوست شوهرم یه مدت قهر کردع و رفته خونه مادرش تو شهرستان 2ماهی میشه.واز طرفی دیگه شوهر منم خیلی مرد خوبیه ولی راستش عاشق قلیونیه منم اصلا خوشم نمیاد از قلیوم وقتی شبا قلیوم میکشید من میرفتم تو اتاق چون قلبم درد میگرفت .وهمیشه ام میگفت تو پایه نیستی کاش زنی بودی که قلیون دوست داشتی .اون هم الان از زمانی که خانوم دوستم رفته شهرستان هر شب میره یکی دو ساعتی طبقه ی بالا جای دوستش معمولا از 10 شب میره تا 12 مهمونی جایی ام که باشیم بازم یه نیم ساعتی اخر شب میره بالا .خودشم نخواد بره از دوستش زنگ میزنه تا میکشونش بالا .هرچی میگم من تنهام تو خونه یا قلیون ضرر داره بازم میره .یا میگم اونا بازنش دعوایی ان داره یه کاری میکنه توام دعوا کنی با زنت .نمیدونم چی کار کنم اعصابم ریخته بهم .میشه بگین چی کار کنم