ممنون میشم نظرتونو بدونم

Question

سلام  ،من خودم ترم آخر مشاوره هستم ،ولی نمیتونم حس عاطفی بین خودم وهمسرم را مداوا کنم ،خودم مراجع دارم کلی مشاوره میدم ولی تو کار زندگی خودم موندم
 احساس میکنم همسرم بینهایت از بنده زده شده از صحبتهاش غیرمستقیم مشخصه
خیلی باصحبت کردن سعی میکنم نشنیده بگیرم اما...
نمیدونم اینها دلایل دوست زن یاصیغه داشتن هست یا نه ؟؟؟
منو راحت نمیکنه،حرف دلشو نمیزنه ،ومن تمام محبتهای دنیارا براش میکنم وهیچ کدام به چشمش نمیاد تازه به من میگه میدونم این کارا رو میکنی برای دوست داشتن لزومی به این همه محبت نیست ،خیلی بلاتکلیف هستم
ممنون میشم نظرتان را بدونم

Answer 1

17دوست و همکار گرامی،اگر در دسترس من بودید از شما ميپرسيدم چه مدت است که ازدواج کرده اید وایت در اوایل زندگی کیفیت روابط و عشق بین شما چگونه بوده،گاه بدلايلي مانند درس وکار و بچه دار شدن و..حتی خستگی و مسئولیتهای متفرقه کمی فاصله وسردی بوجود می ايداما اگر زوجین خاطرات خوبی از هم داشته باشند با تلاشی مجدد اوضاع اصلاح میشود،سعی کنید مدتی تمام عزم و انرژی خودرا صرف ارضای نیازهای جسمی و مخصوصا روانی همسرتان کنید،برنامه ریزی خلق لحظات خوبی در سفر یا پیک نیک،کلام تایید آمیز،عاشقانه،نوازش های روانی،تحسین،و پرهیز از موانع ارتباط(که خودتان استاديد وميشناسيد)فضای انتقاد را برایش باز کنید وعيبهاينان را بپذیرید،و سعی کنید تغییرات مورد نظرش را بوجوداوريد،اگر تحصیلات او کمتر است یا اشتغال شما را نمی پسندد،اگر نیاز به توجه ورسيدگي بیشتر دارد یا درمقابلتان احساس حقارت میکند... یا....خیلی دقت کنیدتاعلت را کشف و رفع کنید،ویک توصیه مخصوص به مشاوران:اهاگاهيهايتان را با امرونهي و نصیحت،به رخ همسرتان نکشيد،وانمودکنيد همواره به آنها نیاز داریدوتسليمشان هستید

Answer 2

ضمنا مصادیق محبت از نظر هر فردی متفاوته،شما باید ببینید از نظر او زن ایده ال چگونه است نه اینکه به روشهای خودتان محبت کنید،زبان عشق انسانها متفاوته ونيازهاي روانی وانتظاراتشان هم همینطور،پیشنهاد دیگر من اینست که حتما یک مشاور پای درد دل همسرتان بنشیند تا بفهمد چرا ازشما راضی نيست،موفق باشيد