باعرض سلام وتشکر
من یک مشکل بسیاراساسی دارم که واقعا نمیدونم ازکی باهاش مواجه شدم،اماحالا برام خیلی مشکل سازشده،بخصوص توی روابطم باهمسر وفرزندم
من غالبا ازخودم ناراضی ام،بخصوص ازرفتارم
دائمادرحال سرزنش خودم هشتم،یه سری ایده-آل توی ذهنم دارم وچون همیشه با اون فاصله دارم ازخودم ناراضی ام
اگه یه موقع رفتارغلطی بکنم دائم این جملات راتکرارمیکنم:دوباره اشتباه کردی،چه گندی زدی به زندگیت،با این اخلاقت چه بچه ای تحویل جامعه میدی،در جق پدرومادرت کوتاهی کردی،بی ادبی باهاشون کردی،بااین رفتارت چی یاد بچه ات میدی،با این شوهرداریت اون دنیا میخای چه کنی،بقیه به زندگیت نگاه میکنند چی میگند،شوهرت دیگه ازت خسته شده،چقدر کج خلقی،چرا نمیتونم بچه امو سرگرم کنم،چرا بچه ام فلان رفتار غلطو داره،حتما کوتاهی کردی
واز این نوع جملات،شاید ازصبح تاشب،من صدباریابیشترخودمو سرزنش میکنم،هزاربارم گفتم اشکال نداره،خدا بزرگه،میدونه پشیمونی،قرارنیست اشتباهات تو بچه ات راافتضاح کنه،این همه آدم بودند که پدرومادراشون بد بودند،خودشون شهید شدند وازاین حرفا
اما بازم آرامش نمیگیرم
این حالتم به شدت داره به زندگیم ضربه میزنه،چون باعث عصبی شدن وکلافگی وافسردگی و... میشه
اینقدرحالم بد میشه که بعضی اوقات میگم کاش میمردم همه ازدستم راحت میشدند
فکرکنیداین وسط بچه وشوهرم چه میکشنداز دستم
واقعا خواهش میکنم کمکم کنید،نمیدونم باید چه کنم?اگه لازمه برم پیش مشاور،یه مشاورخوب بهم معرفی کنید
من واقعا دارم خودم وزندگیم وبچه ام رانابود میکنم