احادیث بسیار است اما مشکلتان را باید ریشه ای حل کنید. اولین قدم حفظ ارامش و اعصابتان است. سعی کنید چند هفته فارغ ازین که او چه میکند, ارامشتان را حفظ کنید و باو محبت نمایید.
در قدم بعد باید در زمان صمیمیت با او گفتگو کنید و باو بگویید که میدانید رفتار با مادر و ... چقدر مهم و ارزشمند است ولی من هم برای داشتن ارامش و حفظ زندگی نیاز به توجه و محبت تو دارم. سعی کنید حس دلسوزی و محبت اورا تحریک کنید.
در کنار صحبت حتما رفتارتان را بهبود دهید تا تاثیر بیشتری داشته باشد. سعی کنید کمتر از خانواده او انتقاد کنید و بیشتر سعی کنید صمیمیتتان را افزایش دهید. در مورد مسایل مورد علاقه اش گفتگر کنید و محبتتان را زیاد کنید.
این مساله در طول زمان حل میشود, پس صبر و حوصله بخرج دهید.