روشهای کاهش اختلافات بین عروس و مادرشوهر
نکات زیر دقت کرده و آنرا در زندگی زناشویی اعمال کنید:
1- سعی کنید استقلال خود و همسرتان را از خانواده خودتان و همسرتان، درک کنید و تقویت کنید به هر حال شما از خانواده خودتان بیرون آمده و همسرتان هم همینطور و یک خانواده مستقلی را که دارای حد و مرز هست را تشکیل داده اید پس سعی کنید این استقلال را تقویت کنید.
2- از خالی کردن هیجانات و احساسات منفی خودتان که نسبت به اطرافیان همسرتان دارید، به روی همسرتان خودداری کنید همانطور که اگر پدر یا مادرتان به همسرتان بدی کردن به همسرتان حق نمی دهید با شما قطع رابطه داشته و بگوید چون مادرت این حرف را به من زد دیگر با تو حرف نمی زنم و اصلا دیگر خانه نمی آیم.
3- سعی کنید ساخت ذهنی همسرتان را از بین ببرید این ساخت ذهنی به همسرتان می گوید که زن من از مادرم بدش می آید بدیهی هیچ فردی رابطه عاطفی خودش را با مادر خود که سالیان سال در کنارش بزرگ شده را کنار نمی گذارد و به همسرش که چند سالی است ازدواج کرده بپردازد برای این کار شما سعی کنید نقاط مثبت و خوبی های مادر و خانواده همسرتان را هم بگویید تا ایشان نسبت به شما احساس تنفر پیدا نکند.
4- سعی کنید در فضای مناسب و بالحن مناسب به همسرتان بگویید که نقاط مثبت و خوبی های زیادی دارد و گلایه هایتان فقط به منظور تخلیه روحی و آرامش درونی است و اصلا قصد سرزنش و تخلیه مشکلات با مادرش برروی ایشان را ندارید.
5- همیشه با خود بگویید که روحیه و روان من بسیار ارزشمندتر از آن است که با صحبت های مادر شوهر دچار اختلال شود.
6- سعی کنید در فضای مناسب و با لحن مناسب و محترمانه بدون پرخاشگری احساسات خود را با مادرشوهرتان در میان بگذارید و به هیچ وجه درون ریزی نکنید زیرا اگر شما لب فروببندید دچار اضطراب و افسردگی و نارضایتی های زناشویی خواهید شد.
7- همیشه سعی کنید بدون هیچ گونه چشم داشتی به مادرشوهر خوبی کنید زیرا اگر شما از ابتدا انتظار رفتار خوبی داشته باشید و این رفتار را نبینید دچار شوک عاطفی و روحی میشوید.
8- سعی کنید با درایت و سیاست جلسات گفت وگو را مدیریت کرده و در صورت نامطلوب بودن گفت و گوهای مادر شوهر ایشان را به موضوعات مورد علاقه خودتان سوق دهید.
9- تا می توانید ظرفیت خودتان را بالا ببرید و با بخشش و بزرگواری و جرأت ورزی محترمانه با این موضوع رفتار کنید.
10- سعی کنید با همسرتان نسبت به خوبی های شخصیتی و رفتاریشان صحبت کنید و بگویید که شما با این خوبی هایی که دارید بهتر نیست قضاوت ملایمتری نسبت به خانواده من داشته باشید.
11- سعی کنید مشکل مذکور را فاجعه سازی نکنید، و با تمرکز زدایی از این مشکل و دیدن نقاط مثبت و خوبی ها روابط خودتان رابه خاطر دیگرانی که در حال لذت از زندگی هستند خراب نکنید.
توصیه های برای افرادی که به فحش دادن مبتلا هستند ؟
اگر این اختلال شخصیتی شده باشد کار تخصصی لازم دارد . ابتدا باید مراجعه به یک روانشناس داشته باشند و ممکن است که نیاز به کار روان پزشکی هم باشد . دراکثر قریب به اتفاق نمی شود گفت تبدیل به اختلال شخصیت شده است زیرا مکرر و مستمر نیست . افراد تا کارشان به آنجا نرسیده فکری بکنند و می توانند این کار را بکنند . ما راهکارهایی داریم . یکی اینکه متوجه پیامدهای منفی فحش دادن باشند . امام علی (ع) فرمود : زبان حیوان درنده ای است اگر رها بشود واگذارنده را می درد . دیگر اینکه ما با تلقین و تمرین می توانیم همه صفات رذیله را کنار بگذاریم . به خودتان دائم بگویید که من می توانم عفت کلام داشته باشم . یا من اصلا عفت کلام دارم حتی اگر نداشته باشد . این به ضمیر ناخودآگاه شان می رود و وقتی می خواهد کلمه ی زشتی بر زبانشان جاری کنند ، ضمیر ناخودآگاه وارد میدان می شود و می گوید که من عفت کلام دارم . از اثر تلقین غافل نشوید . در فرانسه با دانش تلقین مشکلات بیماران را حل می کنند . بعد از تلقین تمرین کنید با یک القای تدریجی . ما انتظار نداریم که یک فردی که در خانواده بیست و پنج سال فحش شنیده و داده و این رفتار فرهنگ شده است و ملکه ی ذهنش شده ، یک روزه حل بشود . بیایید تصمیم بگیرید و بگویید که اگر من هفته ای هفت بار فحش می دهم ، این را هفته ای پنج بار می کنم تا سه ماه و بعد آنرا هفته ای سه بار می کنم ..... بعد یک بار در یکسال و بعد در سال می توانم همان یکبار را هم از بین ببرم . این واقعا شدنی است . در این مدت زمانی توصیه ام این است که همان واژگانی را هم که می گویید ، تمرین کنید که زیر لب و آرام بگوید بعد در دلتان بگویید . بعد از فصل جابجایی استفاده کنید یعنی از کلمات جایگزین استفاده کنید . مثلا شما عادت کرده اید که خدا لعنتت کند ، حالا بگویید که خدا هدایتت کند . ما می توانیم از این راهکارها استفاده بکنیم و مشکل را حل کنیم . اگر ما این مشکل را حل کنیم هم به نفع خودمان ، خانواده مان و هم جامعه است . اخلاق در جامعه خیلی مهم است . مردان روزگار به اخلاق زنده اند ، قومی که گشت فاقد اخلاق مُردنی ست .