یکی از عوامل موثر در رشد ذهنی و تکنولوژیکی انسان، توانایی او در تقلید از دیگران است. زیرا تقلید راه موثری برای یادگیری اعمال جدید است. درمورد تقلید کودکان سوالی که مطرح میشود آن است که چرا اصولاً کودکان تقلید میکنند؟ نظریه پردازان معاصر میگویند که تقلید پدیدهای است همگانی و مربوط به توانایی است که در ذات نوع بشر است.
تقلید دو خصوصیت مهم دارد. اول آن که باید تکرار رفتاری باشد که سرمشق (والدین) انجام داده است. دوم این که باید انتخابی باشد، یعنی پاسخی که ما به تقلید میگوییم باید در برابر صرفاً یکی از رفتارهای سرمشق باشد نه در برابر تعداد زیادی از شرایط مختلف انگیزشی.
اگرچه بسیاری از روانشناسان گفتهاند که نوزادان یا کودکان یک ماهه از حرکات صورت بزرگسالان مانند بازکردن دهان، تقلید میکنند ولی هنوز هم بر سر انتخابی بودن این تقلید توافق نیست. کودک در 7 یا 8 ماهگی میتواند تقلید انتخابی کند و در طی سالهای بعد تعداد آن بیشتر و پیچیدهتر میشود.
کودکان 1 ساله از حرکات و صداهای جدید و نیز رفتارهایی که میبینند و میشنوند تقلید میکند، هر چند به احتمال زیاد از رفتارهایی تقلید میکنند که از عهده انجام آن بر میآیند(مثل حرکت دادن دست ها).
تقلید بین 1 تا 3 سالگی بیشتر میشود. در این دوره کودک علاوه بر اطرافیان خود از سرمشقها و شخصیت های کارتونی نیز تقلید مینماید. اما باید اضافه نمود عواملی که منجر به تقلید در کودکان میشوند از سنی به سن دیگر متفاوت هستند.
عوامل موثر در تقلید کودکان
تاثیرات عدم اطمینان: یکی از عوامل که در دو سال اول زندگی کودک در حال تقلید دخالت دارد درجه عدم اطمینان کودک از تواناهای هایش در انجام کارهایی است که شاهد آن بوده است. برای مثال: مادری که با گوشی تلفن صحبت میکند توجه کودک 15 ماهه خود را به راحتی جلب میکند این در حالی است که این کار برای کودکان 6 و 36ماهه اصلا جالب نیست.
تقلید به منظور پیشبرد کنشهای متقابل اجتماعی: هنگامیکه کودکی از والدینش تقلید میکند، والدین به او لبخند میزنند و متقابلاً از او تقلید میکنند. واکنش نشان دادن پدر یا مادر رفتار تقلیدی کودک را افزایش میدهد و در نتیجه گرایش کودک به تقلید کردن را افزایش میدهد. کودکان بیشتر مایلند از عملی تقلید کنند که مورد تایید همه است، مانند غدا خوردن با قاشق.
تقلید به منظور شبیه شدن به دیگران: همین که کودک وارد سومین سال زندگی اش میشود به تقلید از اعمال خاصی در اشخاص معین مبادرت میورزد. کودکان 2 ساله میدانند که با برخی از افراد شباهت دارند و به گروه خاصی تعلق دارند. برای مثال یک پسربچه 2 ساله میداند که شبیه پدرش است و تشخیص میدهد که موهای هر دوی آن ها کوتاه است یا هر دو آنان شلوار میپوشند. به همین خاطر بیشتر از هم جنسان خود تقلید میکند تا در رده مردان جا بیفتند. این امر برای دختران نیز صادق است.
برانگیختگی عاطفی: کودکان از والدین شان بیشتر از سایر بزرگسالان تقلید میکنند. یکی از دلایل آن شاید این باشد که والدین مرجع ثابت تری برای برانگیختن عواطف خوشایند و ناخوشایند در کودکان هستند. به عبارت دیگر افرادی که میتوانند کودک را شاد یا احساس ترس و خشم را در آنان ایجاد نماید بیشتر مورد توجه کودکان قرار میگیرند.
در بازی های کودکان نیز فرآیند مشابهی دیده میشود: برای مثال اگر دو کودک 2 ساله با هم بازی کنند، و یکی از آن ها فعال تر و دیگری ساکت تر باشند، کودکی که ساکت تر است از کودک فعال تقلید میکند. مثلا اگر او از روی میز بپرد کودک ساکت تر نیز بعد از چند دقیقه روی میز خواهد پرید.
تقلید برای دستیابی به هدف: تقلید ممکن است کوشش خودآگاهی برای کسب لذت، قدرت، اشیا و یا هر هدف دیگری باشد. یک کودک سه ساله از رفتار آزاردهنده کودک دیگر تقلید میکند، زیرا دیده است که چگونه این کودک با پرخاشگری توانسته اسباب بازی را از دست کودکان دیگر بگیرد. این گونه تقلید معمولاً بعد از سال دوم زندگی دیده میشود. بدین ترتیب میتوان گفت که کودکان (به تقلید از رفتار دیگری ترغیب میشوند زیرا در فکر هدفی هستند که میخواهند با تقلید به آن دست یابند). از آنچه گفته میشود نتیجه گرفت که کودک تقلید میکند زیرا از توانایی در انجام عملی نامطمئن است، تقویت اجتماعی میشود، تمایل شبیه بودن به دیگران را دارد، یا تمایل به رسیدن به هدفهای خاصی دارد.