برای داشتن فرزندانی با اعتماد به نفس بالا ، خوب است به نکات زیر توجه کنند:
۱)پیش بینی های منفی
اگر والدین معتقد باشند که فرزندشان توانایی انجام تکلیفی را ندارد و حتماً نیازمند کمک آنهاست، به طور یقین این طرز نگرش آن ها، بر عملکردِ فرزندشان تأثیر می گذارد و به تدریج باعث می شود که فرزندشان نسبت به توانایی ها و استعدادهای خود شک کرده و مدام به شکست بیاندیشد.
۲) توقعات نامعقول بیش از اندازه
بعضی از والدین توقعات و خواسته هایی بیش از توانِ فرزندانشان دارند و گاهی فراموش می کنند که معیارهای بزرگسالان با کودکان تفاوت دارد. در صورتی که خوب است والدین معیارهای خود را براساس توانایی های فرزندانشان پایه ریزی کنند.
۳) هیچ گاه فرزندانتان را بر یکدیگر ترجیح ندهیدوآنهارا مقایسه نکنید
کودکان با یکدیگر متفاوتند و شکی در تفاوت بین آنها نیست؛ اما بین آنها تبعیض قائل نشوید و یکی را بر دیگری ارجح ندانید. برای مثال، زمانی که یکی از فرزندانتان موفقیتی کسب می کند و دیگری شکست می خورد ، دلیل نمی شود که موفقیت او را دائم به رخ فرزند دیگرتان بکشید؛ زیرا این کار موجب دلسردی، سرشکستگی و کاهش اعتماد به نفس او می شود. توانمندی های فعلی او را با توانمندی های خودش در گذشته مقایسه کنیم.
۴) منطقی باشید
بسیاری از والدین بهترین امکانات و شرایط را نه تنها برای خود ، بلکه برای فرزندانشان نیز می خواهند و توقع دارند که کودکان، بر پایه ی خواسته ها و انتظارات آنها گام بردارند. در صورتی که بهتر است این نحوه ی نگرش خود را تغییر داده و به کودک بگویند: «مهم این است که نهایت سعی خود را بکنی. موفقیت، تنها رسیدن به هدف نیست، بلکه تلاش و سعی تو در راه رسیدن به هدف مهم است.»
۵) توقعات دو طرفه
شعار بسیاری از والدین این است «آن کاری که می گویم بکن، نه آن کاری که می کنم»، برای نمونه، مادری از فرزندش می خواهد که وسایلش را جمع کرده، اتاق نشیمن را شلوغ نکند؛ در حالی که لباس ها و وسایل خودش گوشه ی اتاق ریخته است. در چنین شرایطی کودک احساس می کند که ارزش او در خانواده کم تر از دیگران است. پس اول خودتان عمل کنید و بعد از فرزندتان بخواهید. یادمان باشد فرزندا نما ن از راه چشم تربیت می شوند نه از راه گوش .
از طريق اعمال وکردار، رفتارها، بازي هاي کودکان و نوع برخورد با هم سالان مي توان ميزان اعتماد به نفس را تشخيص داد
دلبستگي هاي ناايمن را که در دوران نوزادي و کودکي وجود دارد و تا نوجواني ادامه مي يابد، جزو علل اعتماد به نفس پايين استو کودکان وابسته به والدين در هنگام تحصيل دچار افت تحصيلي مي شوند و در بين هم سالان خود نمي توانند هنگام بازي نقش راهبردي ايفا کنند. کودکان وابسته به والدين به طور معمول بهانه گير و پرخاشگر هستند و زود گريه مي کنند و والدين چنين کودکاني در مورد چگونگي تقويت اعتماد به نفس آگاهي لازم را ندارند.
والدين بايد نيازهاي کودکان را بشناسند و به آن ها توجه کنند و ناکامي ها و سرکوبي را سرلوحه شيوه تربيتي خود قرار ندهند و از رفتارهاي سرزنش کننده خودداري کنند.
متاسفانه بعضي از والدين، نقاط ضعف کودکان خود را کمتر مي بينند و يا روي آن را مي پوشانند که عواقب جبران ناپذيري را به دنبال خواهد داشت. بعضي از کودکان به محض ورود به يک مکان مانند مهماني، مدرسه و کلاس هاي ورزشي، عقب نشيني و مقاومت مي کنند که اگر به مدت طولاني اين روند ادامه يابد، بايد به درمان گر ارجاع داده شوند.
تمام کودکاني که اعتماد به نفس پايين دارند داراي اضطراب بالايي هستند. اضطراب روي سيستم سمپاتيک اثر مي گذارد و تن صدا کاهش مي يابد و کودک با احتباس مثانه روبه رو مي شود، عرق مي کند و صورتش به شدت برافروخته و قرمز مي شود.
بازي درماني را بهترين و موثرترين شيوه تغيير رفتار غلط اعلام شده(در مقاله های بعد بازی درمانی آموزش داده میشود)
بازي درماني مي تواند بسيار کمک کننده باشد به طوري که کودک با بازي نقش اجتماعي پيدا مي کند و احساس ها و درونيات خود را مي تواند بروز دهد.
درخواست هاي معقولانه و منطقي کودکان بايد مورد توجه قرار گيرد و عملي شود. پاداش در تقويت و تکرار رفتار تاثير به سزايي دارد، به طور مثال اگر کودکي را براي درس خواندن تشويق کنيم و پاداش دهيم او سعي مي کند بيشتر و بهتر از گذشته درس بخواند.
اعتماد به نفس کاذب ريشه درناکامي ها و اضطراب هاي گذشته دارد بنابراين کودکاني که با سرکوب هاي زياد مواجه مي شوند به اعتماد به نفس کاذب دچار مي شوند. افرادي که اعتماد به نفس کاذب دارند دروغ زياد مي گويند و خطرپذيرتر هستند و به درمان توسط درمان گر نياز دارند و بهتر است طي فرآيند درماني نسبت به تغيير رفتارهاي آن ها اقدام شود.
والدين بايد براي عقايد فرزندان خود ارزش قايل شوند و با گفتار خود از آن ها حمايت و با مشکل آن ها معقولانه برخورد کنند.
کودکان خود را به شکل شايسته اي معرفي کنيد، سرگرمي هايشان را افزايش دهيد، نظر آن ها را محترم بشماريد و مهارت هاي ارزشمند را به آن ها بياموزيد.
به کودکان مسئوليت هايي مناسب سن و توانايي هايشان بدهيد زيرا انجام کارهاي خانه و سهم داشتن در رفاه باعث مي شود آن ها احساس ارزشمندي کنند و اعتماد به نفسشان افزايش يابد.
والدين بايد هنگامي که از کودکان خود دور هستند نزديکي خود را حفظ و عشق و محبت خود را با کلمه و رفتارهاي هنرمندانه ابراز کنند.
اختصاص دادن زماني براي با هم بودن اعضاي خانواده ضروري است اختصاص دادن زمان براي گفت وگوي خانوادگي و بيان مشکل ها و ابراز احساس ها در بهتر شدن وضعيت زندگي و رفاه کودکان مؤثر است.
* اجازه دهیم خودشان تصمیم بگیرند: تحقیقات روانشناسان بیانگر آن است کودکانی که در سال های اولیه ی زندگی خود تشویق شده اند تا برای خود تصمیم بگیرند از دیگر کودکانی که این موقعیت را نداشته اند از اعتماد به نفس بالاتری برخوردار بوده اند.
* کارهای مثبت او را تشویق کنیم : اعتماد به نفس شبیه موج کوچک است . وقتی فرزندمان احساس کند در حوزه ای خاص دارای توانایی است ، احتمالا” این احساس خود را به سایر زمینه ها نیز گسترش خواهد داد. این موج غالبا” با اولین تشویق های والدین به وجود می آید . تشویق ، اعتماد به نفس کودک را پایه ریزی و سازمان دهی می کند.
* او را به ورزش علاقه مند و تشویق کنید : تناسب اندام و سلامت جسمی آن ها عامل مهمی در افزایش اعتماد به نفس آن هاست .
* آموزش مهارت های زندگی : امکان شرکت در کلاس و کارگاه های مهارت های زندگی را برایشان فراهم نمایید و یا از طریق مطالعه ی کتب و نشریات در این موضوع توانایی های آن ها را بالا ببریم.
* او را سرزنش و تحقیر نکنیم: بعضی والدین معتقدند اگر من بخواهم فرزندی توانا داشته باشم باید تمام اشتباهات او را تذکّر بدهم و آ ن ها را تصحیح کنم. امّا باید دانست که انتقاد همیشگی والدین تنها یک چیز به کودک می آموزد و آن این که: ” تو نمی توانی کاری را درست انجام دهی .” و اگر این انتقادها با استفاده از عبارات سرزنش آمیز همراه باشد تاثیرش مخرّب تر است و روح اعتماد به نفس را در او از بین می برد.
* توانمندی هایش را به رخش بکشیم : کودکان نیاز دارند که به چشم افرادی توانا و قدرتمند دیده شوند، امّا از دانش و مهارت لازم برای رشد خود بهره مند نیستند . فهرست کارهایی را که می توانند انجام دهند کمتر از آن هایی است که نمی توانند ، ولی اغلب اصرار دارند که ما به آ ن چه که درست کرده اند و یا نقّاشی کشیده اند نگاه کنیم و نظراتمان را بگوییم . در چنین مواردی حتما” به توانایی های او تاکید کنیم و خصوصا” هنگام مشاهده ی یاس و ناامیدی در او توانمندی ها و موفّقیّت های قبلی اش را به یادش آوریم .
* انرژی مثبت بدهیم: فرزندانمان را فقط به خاطر کسب نتیجه ی خوب ستایش نکنیم ، بلکه همواره او را به خاطر همّت و تلاشش تمجید کنیم . مثلا” اگر او نتوانست در کاری موفّق شود به او بگوییم:” تو موفّق نشدی، امّا تلاش تو در این راه ستودنی است.”
* به او عشق بورزیم : عشق والدین اعتماد به نفس فرزندان را افزایش می دهد . او را صادقانه با رعایت اعتدال تحسین کنیم، آن ها می دانند که قلب ما چه می گوید.
* زمینه ی مشارکت او را در فعّالیّت های گروهی فراهم آوریم.
* مسئولیّت پذیری: مسئولیّت هایی در حدّ توانایی هایش به او محوّل کنیم.
* تحمّل او را افزایش دهیم: تحمّل فرزندان را برای مواجه شدن با ناکامی های احتمالی افزایش دهیم .
* همنشینی او را با دوستان و افرادی که اعتماد به نفس خوبی دارند فراهم نمایید.
*القاب نا مناسب ندهیم. برچسب نزنیم.