سلام وخسته نباشید.من یه سال ونیم که عقد هستم خونه خودمون از خونه مادر شوهر وبرادر شوهر وهمچنین خواهرم دور هستش خونه خواهرم نزدیک خونه مادر شوهر وبرادر شوهرم هست.شوهرم میگه هر جا که میخوای بری اول به من بگو بعد برو.منم همین کارو میکنم جز چند مورد.توی این یه سال ونیم بیشترین بحثی که من و همسرم باهم داشتیم سر رفت وآمد خونه مادر شوهرو برادر شوهر خواهر خودم هست.چون خونه هاشون نزدیک هم هستش من هر سری که مسیرم سمت خونه این سه نفر میفته دلشوره خیلی بدی میگیرم.شوهرم میگه هر وقت مسیرت به خونه اینا افتاد اول باید به مادر من سر بزنی حتی اگه کار مهمیم داری اول مادر من.من هر وقت اول رفتم خونه خواهرم بعد خونه مادر همسرم باهام قهر کردو ازم ناراحت شد میگه تو خانواده من برات مهم نیست بهشون ارزش نمیزاری هر قدرم که بهش توضیح میدم بازم حرف خودش میزنه.رفت وامد خودش رو با رفت امد من رو برای خانواده هامون همش باهم مقایسه میکنه خیلی نمیزاره من برم خونه خواهرم هر موقع که میرم میگه چه خبره اونجا.یا وقتی خونه مادر شوهرم هستم میگه اگر حوصلت سر رفت بروخونه داداشم .اینم بگم که من جاریم از لحاظ رفت امدی خیلی ناراحتشون کرده همسرمم همون اوایل بهم گفت که دوست ندارم مثل زن داداشم باشی.ببخشید که طولانی شد.