سلام خسته نباشید،ده سال زندگی کرده ام و هنوز معتقدم که به درد هم نمیخوریم و هیچ گونه امیدی به بهتر شدن زندگیم ندارمو با بزرگ شدن دخترم بیشتر احساس میکنم که باید از هم جدا شیم چون این هم داره اذیت میشه و بد تربیت میشه قبلا هم مشاوره گرفته ام اما راهکاری دریافت نکرده ام و مطمئنم که اشتباه نمیکنم یه مشکلم آبرومه از اینکه مردم نگن آخه بعداز این همه سال و با یه بچه چرا تازه به فکر افتاده،از طرفی هم فکر میکنم شاید یک بار برم خونه بابام ومدتی ازش دور باشم شاید قدرمو بدونه و یه کم به فکر بیفته،اما نمیدونم راه مناسبیه یا نه؟آیا بعدش بدتر نمیشه؟آیا اینطوری موقعیت خودمو توی خانوادش از دست نمیدم؟هرچند خانوادش هم طرف من هستن و از اخلاق و رفتارپسرشون بسیار ناراضین اما نمیدونم تو این قضیه چطور رفتار میکنن،منون میشم راهنماییم کنید