من پسری 13ساله دارم که نشانه های بلوغ هم کم وبیش درش داره ظاهر میشه .این پسرم که الان قدوهیکلش از من بلند تر شده از کودکی ترس از جدا خوابیدن داشت که ما خیلی جدی نگرفتیم ینی اطرافیان میگفتن فلانی هم اینجوری بوده بزرگ شده خوب شده فلانی هم...وخلاصه این شد که هنوز که هنوزه ما این مشکلو با ایشون داریم حتی یه تخته دوطبقه با خواهرش داره واگر خواهرش که 3سال از خودش کوچکتره بره روتختش بخوابه اونم میره اگر نه اونم باید یا همونجایی که اون خوابیده بخوابه یا پیشه ما تازه رو تختم که می خوابه اغلب اوقات نصفه شب میاد پیشه ما وبه باباش می چسبه می خوابه وصبح که بهش میگیم چرا اینکارو کردی میگه اصلا نفهمیدم من که دیشب اونجا خوابیدم چرا اینجام ؟خیلی هم بد خوابه هیچ جا جرات نمی کنیم که تنها واسه خواب بمونه بیچاره میکنه کنار هر کس بخوابه.گاهی اوقات که مجبورش می کنیم که تو اتاق حتی با وجود خواهرشم نمی خواد بخوابه گاهی که مجبورش کنیم پسر بزرگ گریه می کنه میگه نمی تونم.تو رو خدا راهنمایی کنین دوساله پیش دکتر بردم شربت فولوکسیتین دادو ..کلاسهای نوروفید بک وسیما گذاشت چند جلسه رفتیم بعد چون خیای مریضای بد حالم اونجا تو اون کلاسا شرکت می کردن پسرم روحیش خراب شده بود میگفت من مثه اینام مگه؟شربتو بعد از چند هفته قطع کردم ترسیدم.دیگه نمیدونم چکار کنم تو رو خدا راهنماییم کن.تشکر