3 ماهه عقد کردم. 30 ساله هستم. همسرم 38 ساله.
بعد از چندین مورد اختلاف بین خودم و همسرم برای شکایت از همسرم و رفتار عجیبش نزد مادرهمسرم رفتم و گلایه کردم. و او هم در پاسخ به من گفت به من ارتباطی نداره و من عصبانی شدم و بلند حرف زدم و گفتم شما به خواستگاری من اومدید و بزرگتر هستید یعنی چی به من ربطی نداره. توی این 3ماه هم محبتتون تصنعی بود و از این حرفا...
قبلا همسرم گفته بود مادرش 3سال باهاش قهر بوده و من بی توجه به این مساله اختلافات خودمو همسرم رو پیش ایشون مطرح کردم.
از اون روز به بعد من و همسرم که حالا کمی باهم خوب شدیم مادرش حاضر به ادامه ارتباط ما نیست.. برای عذرخواهی هم رفتم منزلشون ولی منو راه ندادن.
همسرم هم میگه خودت خراب کردی خودتم درستش کن. من چه کنم؟؟ چطور درست کنم؟ و البته هنوز هم من و همسرم مسائلمون کاملا باهم حل نشده.ولی فعلا مادر ایشون مساله اصلی ما شده.