0 امتیاز
253 بازدید
در خانواده(تشكيل،تحكيم،تعالى) توسط
نمایش از نو توسط zrastegar
همه این کارارو که گفتین روانجام دادم،سعی کردم بارفتن به کلاس وکاردانشجویی خودم روسرگرم کنم،اما زیاد موفق نشدم،شهره ماکوچیکه هرموقع میرم بیرون،حتما چندنفری ازم میپرسن پس عروسی کیه،این حرفا خیلی اذیتم میکنه،وقتی خواهر برادرام باهمسراشون میان خونمون نمیتونم تحمل کنم،به بهانه خستگی میرم اتاقموگریه می‌کنم،دچارحالت دمدمی مزاجی شدم،مثلا دیروز به همسرم ابراز علاقه کردم،امروز ازش خواستم که تا یه مدت بهم پیام. نده تا به یه ارامش برسه واینقد نگران من وحالم نباشه،که باعث شد خیلی ناراحت بشه،من خیلی تنهام،توروخدا کمکم کنید،من قبلن دختر خیلی شادی بودم،حتی تومشکلات به دوستام کمک میکردم،اما الان توحاله خودم موندم،شاید باورنکنید امروزبیشترازدوساعت اتاقم بیرون نبودم،ازخودم خستتم،از این حالم خستم،من ادمی بودم که خیلی کم گریه میکردم،اما الان یک روز درمیون کارم شده چندساعت گریه،همین الانم دارم گریه میکنم.ازامروز تا ناراحت میشم،انگار یکی تومغزم مینویسه خودکشی،انگار شیطون تووجودمه،نه که به خودکشی فک کنم نه،میدونمم گناه کبیرس ومشکلم حل نمیشه،اما انگاریکی کلمه خودکشی رومیاره تومغزم،میترسم شیطون گولم بزنه،همسرم ازم میخاد برم پیش مشاوره،یا حداقل بایگی از اقوام خودم یا خودش مشورت کنم،اما نمیتونم،نمیخام کسی از مشکل زندگیم خبرداربشه،نکنه خدابامن قهرکرده،جدیدا زود عصبانی میشم،خیلی سعی میکنم اینطورنشه اما...من ازخودم بدم میاد که تواین شرایط نمیتونم به همسرم  کمک کنم،حتی باعث شدم دایم نگران من باشه وخودش رومقصراین حالم بدونه،گاهی وقتا میگم کاش توزندگیش نبودم تا به خاطرمن این همه سختی نمیکشید،کاش به حرف خانوادش گوش میداد وبعدسربازیش اقدام میکرد برا ازدواج یا حداقل بعده گرفتن لیسانس میرفت ودیگه فوقش رونمیگرفت،یا یکی دیگه رومیگرفت که تحملش بیشتراز من بود وکم نمیاورد،تا اینکه با این همه فاصله زیادی که بین شهرامون هست دایم نگران من وحالم نباشه،من نیاز به نیرودارم اما پیداش نمیکنم،همسرم میگه ههمین قدکه همدیگرواین همه دوست داریم خیلیه،اما دوست داستن یکی که نزدیک15ساعت ازشهرش دوری چه نیرویی بهت میده جزدلتنگی وناراحتی،دیگه تحملم تموم.شده

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
دوست عزیز لطفا پاسخ قبل را با دقت بیشتری مطالعه نمایید و عمق مطالب را درک کنید. درست است که شما تلاش زیادی کرده اید اما روش شما و دیدگاه شما درست نبوده و نیست. همین که نظر دیگران اینقدر برای شما اهمیت دارد و نمیتوانید زندگی خواهر و برادر خود را ببنید نشان می دهد دیدگاهتان کمی مخدوش شده است.  دقت کنید که  مساله برای خود شما حل نشده است برای همین است که از پرسش سایرین ناراحت می شوید. شما خیلی راحت در مقابل این پرسش که عروسی چه شد می توانید بگوئید که مشخص نیست و دوست ندارم دوباره این سوال را بپرسید. بعضی وقتها صراحت راه حل آخر است. در مورد همسرتان به نظر می رسد او مشکلی ندارد و عاقلانه به شما مشورت می دهد. پس بهتر است به نظر او اهمیت دهید. گریه و افسردگی و.. تفکر درست را از شما می گیرد و مساله را پیچیده تر میکند همانطور که الان شده است.  در ضمن دیدگهتان را در مورد خداوند اصلاح کنید. او از تمام حالات انسانی  پاک و منزه است. این حرف عامیانه که خداوند با من قهر کرده و.... را از ذهن خود دور کنید. خداوند مانند خورشیدی که به همه چیز می تابد و هیچ ذره ای از نور او بی بهره نیست، رحمتش را بر همه گسترانیده است و این مائیم که باید خود را در معرض رحمت او قرار دهیم.  توصیه میکنم یک هفته را در آرامش کامل و به دور از دغدغه و افکار منفی بگذرانید با همه خوش برخورد و سرحال باشید و در مقابل پرسشهای آزار دهنده و کنایه ها فقط لبخند بزنید و آن را فراموش کنید. سعی کنید به آینده نگاه کنید و ببنید بعدها چه تصمیمهایی خواهید داشت که الان می توانید اجرا کنید. مثلا مطمینا بعدها دوست خواهید داشت کتابی را مطالعه کنید یا فیلمی را ببینید یا کلاسی را بروید اما زندگی این فرصت را بشما نخواهد داد پس الاتن که فرصت کافی دارید از آن استفاده کنید و از محیطهای آزار دهنده دور شوید. از همسرتان کمک بخواهید و باو کمک کنید تا بتوانید این زمان کوتاه را با خوبی سپری کنید.
به قرآن ناطق (عج) - سیستم پرسش و پاسخ خوش آمدید, مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از کارشناسان و حتی دیگر کاربران عزیز این مجموعه!

4.3هزار سوال

4.9هزار پاسخ

673 دیدگاه

3 کاربر

256 نفر آنلاین
0 عضو و 256 مهمان در سایت حاضرند
بازدید امروز: 1174
بازدید دیروز: 2653
بازدید کل: 10604798
"راهنمای ارسال سوال" - به منظور بررسی سوالات مشابه خودتان بر روی علامت ذره بین کلیک کرده و کلیدواژه ای از مشکل و سوال خود را در سوالات جست و جو کنید. - بعد از اطمینان از غیرتکراری بودن سوالتان، به قسمت "پرسش سوال" بروید عنوان سوال خود را با حداقل 12 کاراکتر در قسمت عنوان سوال تایپ کنید - از دسته بندی ها ، دسته ی بانوان بصیر را انتخاب و با توجه به موضوع سوالتان زیر دسته مناسب را انتخاب کنید متن اصلی سوال را وارد کنید . - درصورت تمایل به دریافت جواب سوالتان از طریق ایمیل ، ایمیل خود را وارد کنید در غیر این صورت بخش مربوطه را خالی بگذارید برای اینکه سایت از حقیقی بودن سوال مطمئن شود ، تیک گزینه “I am not robot” را بزنید. - با کلیک بر روی گزینه پرسش سوال، سوال شما برای مدیریت ارسال می شود و در صورت صلاح دید پاسخ مناسب درج خواهد شد و شما در صفحه اصلی سوالات می توانید سوال و پاسخ خود را مشاهده کنید.
...