ارتباط با خانواده همسر

Question

با سلام من 23  دارم یک سال ازدواج کردم و تهران زندگی میکردم و از اول ازدواجم گرگان را برای شروع زندگی انتخاب کردم خانواده همسرم آنجا هستند مادر شوهرم بسیار با فرزندانش رابطه عاطفی شدیدی دارد به طوری که ما وقتی مسافرت میخواهیم بریم یا چیزی بر خلاف خواستش باشه عکس العمل  شدیدی نشان میده و شروع به اه ناله میکند و اصلا راضی نیست که از فرزندانش دور باشد بسیار رک گو ست. خواهر شوهرم و یک دونه جاریم بسیار رابطه عاطفی قوی دارند و اکثر وقتها که با هم هستند من رو تنها میزارند  و بگو بخند دارند و من تنها میشم جاریم بسیار دختر رک گو و با سیاست و دوست دارد که همه به او توجه کنند خانواده شوهرم بیشتر بااو مشورت میکنند و من احساس تنهایی شدید دارم و گاهی تصمیم میگیرم کمتر آنجا بروم تا ازیت نشوم یه موقعی میرم پیش اونها اما ساکت میشن من مثل اونها رک نیستم و از دادو بیداد هم میترسم شوهرم مرد خوبست ولی وابسته به مادر در حال حاظر 2 ماهه باردارم و برایشان جزابیتی  نداشت من دارم افسرده میشم لطفا کمکم کنید

Answer 1

۲۲- چند نکته را در نظر داشته باشید. ۱- این مسایل در خانواده ها طبیعی است, افراد مختلف با سلیقه های گوناگون و با ذات متفاوت رفتارهای یکسانی ندارند. پس سعی کنید مستقل باشید و به خود و خانواده و همسر خود اهمیت دهید و فقط,در حد نیاز با انها حشر و نشر کنید.
۲- احساستان را با همسرتان در میان بگزارید او بهترین کسی است که میتاند بشما کمک کند. تمام مسایل ریز و درشت را با نرمی باو بگویید و کمک بخواهید, این بهترین راه حل است.
۳- در تنهایی , با مادر شوهر, یا خواهر شوهر , یا جاری خود بیشتر نزدیک شوید و با انها صمیمی شوید. البته بگزارید انها درددل کنند بیشتر گوش دهید و سعی کنید به انها ارامش, اعتماد و حس دوستی و صمیمیت منتقل کنید.
۴- در جمع انها منفعل نباشید و سعی کنید با دادن انرژی مثبت و سرزندگی خودتان را به انها بقبولانید.