با سلام
ما٧ساله ازدواج کرديم و ٣ماه فرزند دار شديم
تير ماه امسال خانمی به اتاق کار همسر من اضافه شده که يک پسر ١.۵ساله و يک دختر ١٢ساله دارد,دراين اتاق ٢خانم و ١ آقای ديگر هم حضور دارند,
همسرم هر از گاهی از گفتگو هاي محل کارش برايم ميگويد,چيزهایي که از اين زن ميگويد,احساس تنفر مرا برانگيخته و تمام روز به استرس ميگذرانم,که احتمالا اين زن مشکلی دارد,در ادامه حرف هايش را بيان ميکنم..
ما اوايل ازدواج بسيار مشکل داشتيم,اما به لطفخدا ٣سال پيش محرم,همسرم به لحاظ مذهبی و ايمانی بسيار قوی شد و زندگيمان هم بسيار بسيار خوب شد,البته از قبل هم در مسير بهبودی بوديم
الان هم همسرم خيلی خوبه و حتی محبتش به من کم نشده
حرف های اين زن به همسرم:
من زايمان طبيعی کردم,اصلا هم سخت نبود,فرداش هم رفتم دانشگاه امتحان دادم
بچه ام رو شب هر دو ساعت بلند ميشم شير ميدم
من با٧٠ميليون خونه ٧٠متری خريدم و ريسک کردم
ويه عالمه چيزایی از اين دست که تعريف از خودشه
از طرف ديگه به گفته شوهرم ميگه هر وقت کسي تو اتاق نيست شروع ميکنه حرف و درد و دل و ..
از طرف ديگه همسرم اين آدمو تحسين ميکنه که انقد پر مشغله است و...
گاهی اوقات هم حرفایي به همسرم ميزنه روانشناسانه مثلا شما مردا بايد همه ی احساساتتونو بروز بدين و ...
حالا در زمينه تربيت بچمون من يه چيزی ميگم همسرم قبول نميکنه,اما اون ميگه قبول ميکنه...
يک بار هم همسرم گفت دختر اين خانوم خيلی قشنگه با هيجان فراوان,اومده بود سر کار,من پرسيدم شبيه مامانشه,گفت آره مادرش هم قشنگه,بعد انگاری فهميد حرف بدی زده,بحثو عوض کرد
و اخيرا انگار همسرم تعمدا سعی ميکنه کمتر ازش حرف بزنه
اين زن از آدم هايي که خودش تو خونه همه کاراست و شوهرش براش بي ارزشه
اما
من هم از اينکه همسرم تحسينش ميکنه,بدم مياد
آخه به نظرم آدم خاصی نيست و کار خاصي نميکنه و فک ميکنم گاهی با تعريفاتی که از خودش ارائه ميده و به نظر من کمی دروغ و اغراق قاطيشه از اينکه همسرم تحسينش ميکنه لذت ميبره,همسر من خوش مشربه و در عين حال خيلی مراعات موازينو ميکنه,اما نميدونم چرا..
فک ميکنم اون کمبود داره و از هم کلام شدن با همسرم لذت ميبره
يه بار يه چيزی گفت ,همسرم گفت اجازه ميدين به خانومم بگم,گفت شايد ناراحت بشه که من ازخودم براتون تعريف ميکنم و همسرم گفت نه و اون هم گفته خودتون بهتر ميدونيد,البته اوايل بود
حالا من نميدونم به همسرم چی بگم و يا اصلا بگم,به چند دليل
يکی اينکه ديگه هيچ حرفی از سر کارش نزنه و من بيشتر فک ميکنم چيزيه
دو اينکه,چيزی نباشه و با اين گفتن من خودم سبب توجه همسرم به اون زن بشم
سوم اينکه همسرم از اون دست آدم هايي که نسبت به اشتباهش عذاب وجدان ميگيره ولی اگه من به ندرت پيش بياد چيزی بگم,گارد ميگيره و اصلا ميگه کار درستی کردم
چه کنم و چگونه؟
اصلا به نظرتون من بد بينم!!؟؟
من٢۵سال وهمسرم ٣٠ساله
اون خانوم هم٣٠يا٣١ساله است