با سلام من دختری 39 ساله هستم من 3 سال با اقایی که از زنش جدا شده بود اشنا شدم و ما فقط تلفنی با هم صحبت میکردیم یا هر دو خیلی مودبانه و با احترام با هم صحبت میکردیم و هیچ وقت صحبت غیر اخلاقی نمیزدیم من دختر باکره هستم و این اقا هم سن من هست و از نظر اجتماعی این اقا در جایگاه خوبی هست و از نظر تحصیلات از من بالا بود ولی ایشان من رو قبول کرده بود ولی روزی که قرار بود ایشان بیاینند من را ببینند انگار جن دید و همه چی فراموش کرد در صورتی که من قیافه خوبی دارم و الان یک سال هست که این اقا رفته ولی من هنوز نمیتونم فراموشش کنم و همیشه اون تو ذهن من هست و همیشه بیادش هستم و به خودم میگم مگه من چطوری بودم یه جورایی اعتماد به نفسم را از دست دادم در صورتی که من خیلی هنرمندم و به عبارتی از هر انگشتم هنر میباره و قیافه خوبی دارم اصلا به سنم نمیخوره ولی تو رو خدا شما منو کمک کنید بگید من چکار کنم که فراموشش کنم همش میگم نکنه جادوم کردن یا طلسم شده شما بگید من چکار کنم حتی جوری شده که بهش زنگ بزنم اصلا جوابمو نمیده من چکار کنم در ضمن من تو شهر دیگه هستم و اون یه شهر دیگه از هم دوریم شما کمکم کنید متشکرم