سلام خسته نباشین من ۸ساله ازدواج کردم یک پسره ۶ساله دارم ازاول عقدمون برادرم باخواهرشوهرم دوست شدبعد خانواده هامخالفت کردن باازدواج این دوحالا بعدازمدتی مادرشوهرم مریض شده وهمش شوهرم منواذیت میکنه وتهدیدمیکنه که اگه مادرم کاری بشه برادرتو میکشم من خیلی عذاب میکشم چندبارخواستم طلاق بگیرم فقط به خاطر پسرم تحمل میکنم ،خانواده شرهرمم خیلی بهم بی اعتنایی میکنند وهرموقع من میرم اونجا بهم تیکه میندازن که باعث گریه کنم توروخدامنوراهنمایی کنیدبعدشم ای دوهنوز هیچ کدوم ازدواج نکردن ممنون.