من پرسش گر سوال از چشمم افتادی هستم

Question

سلام
من با همه مشکلاتی که دارم با همسرم کوتاه امدم دارم زندگی میکنم خودم خیلی به جدایی فکر میکنم اما چندتا دلیل دارم که طلاق نمیگیرم 1 به خاطر پسر1سالم چون حضورپدرش براش خیلی مهمه،هرجا میرم بعد مدتی که میگذره مدام بهونه پدرش میگیره چون باهاش خیلی بازی میکنه،2 به خاطر مشکل مالی که بعداز طلاق مطمین هستم که برام پیش میاد و از پسش برنمیام 3 به خاط زندگی مستقل که دوست دارم داشته باشم و بعد از طلاق میدونم که نمیتونم پیش پدر مادرم زندگی کنم البته پدرمادر خیلی خوبی دارم اما خودم همیشه دوست دارم زندگی مستقل داشته باشم 4 تربیت فرزندم چون نمیخوام مهر طلاق رو پیشونیش بخوره 5 امکاناتی که الان همسرم فراهم کرده برامون هیچ جای دیگه نمیتونم داشته باشم،به نطر شما مشاوره عزیز این دلایل توجیه کننده هستن که تو این زندگی صبوری میکنم و سرمو انداختم پایین دارم زندگی میکنم البته نه از نظر عاطفی نه جنسی نه وفاداری هیچ چیز دیگه ای از طرفش ازضا نمیشم فقط دارم خودم زندگی میکنم به خودم ارامش میدم همین
یا علی...

Answer 1

شما بهترین فرد برای کمک بخودتان هستید پس من این سوال را از شما میپرسم که ایا با ادامه همه این فشارها میتوانید به روشی (مثلا مسایل معنوی , ورزش, تفریح و...) خود را ارام کنید که وضعیت ازین بدتر نشود. بهرحال مسایل عاطفی و زناشویی و... مسایل کوچکی نیستند و کنار امدن با این کمبودها گاه مشکل بنظر میرسد. اگر قدرت تحمل خود را بالا میبینید و احتمال خطا نمیدهید دلایلتاان برای ادامه زندگی قانع کننده است. اما اگر نه ! تمام دلایل شما پوچ خواهد بود. دقت فرمایید.
اگر تصمیم به ادامه میگیرید باید با عزمی جزم و صبری پایدار تمام تلاش خود را برای بهبود اوضاع بکار گیرید که تلاش شما جهاد در راه خدا خواهد بود. به لطف خدا امیدوار باشید و هرجا کم اوردید از او کمک بخواهید که "ان رحمت الله قریب من المحسنین".