با سلام و خسته نباشید...
ما زیرزمین خونه پدرشوهرم زندگی میکنیم..پدرشوهرم به ما گفت بیان پیش ما زندگی کنین ..
زیرزمین ما بسیار تاریکه به طوریکه روی اعصاب و روحیه من اثر بدی گذاشته و من افسردگی گرفتم...پدرشوهرم هرکاری داری ما باید تقبل و اطاعت کنیم..
با اینکه ماشین داره با ماشین ما مهمونیاشو میره ..کاره بنایی خونشون و بیل و گلنگ زدنشو باید شوهرم انجام بده تا دستمزد بنا نده،بسیار خسیس هستند..
من با یه بچه کوچیک باید تو این قفس تاریک روزم رو بگذرونم..در حالیکه پدرشوهرم یه منزل دیگه در شهرستان داره تا هروقت حوصله ش سر رفت بره اونجا..روزهای تعطیل هم خواهرشوهرم میان بالا و ما هم تا اخر شب اونجا باشیم و سر و صداشونو تحمل کنیم
من به شوهرم 6ماه فرصت دادم تا از اینجا بریم وگرنه جدا میشم...اخه روز عروسی به من گفت ما دوسال اینجا میمونیم و حالا دخالت ها و اذیت پدر شوهرم هم غوز بالا غوز ...ایشون موقع صبح درها رو به هم میکوبه و باعث میشه بچه م از خواب بپره..هرچی هم میگم مراعات نمیکنه...به نظرتون چیکارکنم؟؟؟