باسلام وخسته نباشید من در سن 18 سالگی ازدواج کردم الان22سالمه.درابتدای ازدواج به دلیل سادگی همسرم رابابقیه مقایسه میکردم وبا پدر ومادرم دردودل میکردم همین امر باعث شد که پدر ومادرم که شوهرم را زیاد دوست داشتن از اودلسرد شوند واصلا اورا دوست ندارند اما اکنون بعد از گذشت 4 سال من شوهرم را از همه نظر دوست دارم وقبول دارم ولی متاسفانه پدر ومادرم خیر ورفتار اورا زیر ذره بین دارن و مرتب مرا سرکوفت میزنن ومرا از ادامه زندگه ناامید میکنن با آنکه من الان حامله هستم واقعا نمیدانم باید چه کار کنم هر چه میگویم من از زندگیم راضی هستم باور نمیکنن وبه شوهرم بی محلی می کنن واین من را رنج میدهدوچون از لحاظ مالی شوهرم زیاد خوب نیست همش به من سرکوفت ممیزنن ومیگویند حیف دخترم من از زندگی خیلی دلسرد شدم چون فکر میکنم همه اینها تقصیر من است نبایدباپدر ومادرم دردودل میکردم چون حتی دعواهایی که اول زندگی باشوهرم داشتم را به آنها میگفتم....