بهترين مستندات مي گويند كه اكثر يا همه علل ابتلا به اين انحراف جنسي، آموخته شده هستند و تا كنون هيچ دليل قانع كننده اي درباره انتقال ارثي الگوهاي اين رفتار، گزارش نشده است. تحقيقاتي و تجربيات باليني نشان مي دهد كه اين اختلال مي تواند داراي علل مختلفي باشد؛ از جمله:
1. تجربه محدوديت هاي انعطاف ناپذير و افراطي و بدرفتاري در سنين كودكي و داشتن روحيه اي منزوي، تنها و كسل، به عنوان زمينه هاي بروز اين اختلال شمرده مي شوند.
2. وجود صفات يا رفتارهاي هرزه بينانه در الگوها (والدين، آشنايان، همسالان يا الگوهاي رسانه اي)
3. وجود استرس به عنوان يـك عامل برانگيزنده و تشديد كننده: در واقــع فـــرد از طريق مشاهده سكس و بازسازي ذهني و رفتاري آن، آلام عاطفي و عـقـده هاي روانــي خود را تسكين مي دهد. بايد توجه داشت كه نبايد ابتلا به اين اختلال را بـــا شــهــوت جنسي قوي اشتباه گرفت. فرد هرزه بين ممكن است داراي شـهـوت جـنـسـي اندكي باشد.
4. رؤياپردازي جنسي: انگيزه ابتدايي يا در ادامه مشاهده گري اين تصاوير، ديدن جنبه تفريحي سكسي است كه خودشان در روياها و خيالات تصور مي كردند. از آنجا كه نمي توانند اين نوع از سكس ها را با همسر خود مطرح كنند، اين روشهاي مقاربت جنسي را در كتب، مجلات، فيلم ها و سايتها جستجو مي كنند.
5. دريافت تحريك براي خود ارضائي
6. نارضايتي از روابط جنسي با همسر: اين نارضايتي بعد از ديدن اعمال غلوآميز جنسي در فيلم هاي مستهجن، افزايش يافته، از زنان خود ارضا نمي شوند و آنها را ناكافي مي دانند (و برعكس).
آسيب شناسي
برخي آثار فاجعه آميز اين انحراف را مي توان اينگونه برشمرد:
1. مشاهده مكرر و زياد آن و در دسترس همه بودن اين نوع فيلم ها (حتي به عنوان آموزش) باعث شكستن قبح و زشتي اموري است كه اسلام، عقلاء و عرف جامعه آنها را زشت و قبيح مي شمارند. حتي انسان هاي مؤدب و با نزاكت از بيان و ذكر برخي الفاظ كه مستقيما اشاره به يكي از اعضاء بدن انسان مي كند، اكراه دارند و آن را زشت و ناپسند و قبيح مي دانند چه رسد به اين كه به مشاهده و تجزيه و تحليل آن بپردازند. كما اين كه اسلام نيز به فتواي برخي فقهاء گفتن و ذكر و به زبان آوردن اعضاء تناسلي انسان به طور صريح حرام مي داند.
2. مشاهده، بيان، نقل اين گونه مطالب به طور زياد و صريح و بدون پرده و به طور فراوان در اختيار همگان قرار دادن چنين فيلم ها و... باعث از بين رفتن عفت عمومي و اجتماعي مي شود.
3. به دنبال مشاهده اين گونه فيلم ها، افراد به مقايسه آنچه در فيلم ديده اند و آنچه از همسر خود سراغ دارند مي پردازند و در نتيجه نقايص و كمبودها و ضعف هاي احتمالي خود و همسر خويش در ذهن فرد برجسته شده و چه بسا باعث كاهش تمايل و علاقه به همسر انتخاب شده خود مي شود و به تدريج كانون خانواده را دچار اختلال و فروپاشي مي كند.
4. كاهش شديد ظرفيت عشق: به عبارت ديگر، هرزه بيني منجر به گسست آشكار عمل جنسي از دوست داشتن، عاطفه، توجه و ديگر احساسات طبيعي سالم و ويژگي هايي كه به روابط زناشويي كمك مي كنند، مي شود.
5. كاهش روابط سالم جنسي با همسر: در تحقيقي، اغلب همسران افراد مبتلا اعلام كردند كه شوهرانشان جهت انجام سكس با ايشان بي علاقه شده اند و علت جدا شدن از همسرانشان را هرزه نگاري اعلام كردند.
6. جنبه جنسي بسياري اين افراد، عاري از ويژگي هاي انساني مي شود. از آنها يك حالت «من غريبه» (جنبه تاريك) را توسعه مي دهند كه محور آن، شهوت جامعه ستيز و عاري از اكثر ارزش ها است.
7. نقش بستن تصاوير جنسي در مغز: در اين جا بهتر است كه به تجربه دكتر روان شناس، «مك گاف» در دانشگاه كاليفرنيا بپردازيم. يافته هاي او (كه بسيار ساده شده اند) نشان مي دهند كه خاطرات تجربه هايي كه به هنگام تحريكات احساسي (مثل تحريك جنسي) رخ مي دهند، توسط هورمون غده آدرنال در مغز مي نشينند و پاك كردن آنها دشوار است. اين فرض مي تواند تا حدودي اثر اعتياد به هرزه نگاري و هرزه بيني را توصيف كند. خاطرات نيرومند تحريكات جنسي از تجربه هاي گذشته، خودشان را در صحنه مغز حفظ مي كنند و مرتباً به ذهن خطور مي كنند و فرد را از لحاظ شهواني تحريك مي كنند. اگر او به هنگام اين تخيلات، استمنا كند، باعث تقويت پيوند بين تحريك جنسي و اوج لذت جنسي مي شود كه همراه با منظره ويژه يا تكرار پي درپي آن صحنه در ذهن خواهد بود.
8. تأثير بر رفتار جنسي: برخي از جامعه شناسان آلماني ادعا مي كنند كه «عادت بيمارگونه ديدن عكس يا فيلم هاي پورنو» بر رفتارها و برخوردهاي جنسي «معتادان پورنو» تأثير منفي دارد. تا جايي كه اين بيماران، از انجام سكس عادي و عشق ورزي لذتي نمي برند. كاربراني كه داوطلبانه براي ترك اعتياد خود به روانكاو مراجعه كرده اند، اعتراف مي كنند كه «ديدن پورنو، به بخش جدايي ناپذير ارضاي جنسي آنان تبديل شده است» و آنان نمي توانند بر «وسوسه و نياز» ديدن اين تصاوير غلبه كنند.
9. انزوا و كاهش روابط اجتماعي: پژوهشگران آلماني معتقدند كه اعتياد به ديدن پورنو ، هم چنين سبب انزوا و دوري فرد از اجتماع و كاهش روابط اجتماعي او مي شود.
10. هرزه بيني نه تنها بر ذهن فرد تاثير مخرب مي گذارد بلكه افراد را تشويق مي كند تا از نظر جنسي بيشتر حالت سلطه جو و پرخاشگر داشته باشند.
11. ديدن عكس ها و فيلم هاي مبتذل، به ويژه جوانان را، در يك حال تحريك دائم قرار مي دهد تحريكي كه سبب كوبيدن اعصاب آنان و ايجاد هيجان هاي بيمارگونه عصبي و گاه سرچشمه امراض رواني مي گردد.
12. اين گناه، پيوند انسان با خدا را سست و در صورت استمرار، اين پيوند را قطع و ايمان او را زايل مي گرداند؛ غريزه جنسي انسان را به طور افراطي تحريك كرده؛ او را از فعاليت هاي مثبت انساني بازداشته؛ به سمت ارتكاب فحشا و منكرات سوق مي دهد. بدين وسيله انسانيت انسان كه سرمايه وجودي انسان است را از او سلب مي كنند.
13. محروم شدن از شيريني و لذت انس با خدا: هشيار بودن اين تصاوير در ذهن و مرور دائمي و ناخودآگاه آن، حضور قلب را در عبادات به خطر مي اندازد و تكرار نافرماني خدا، بهره رابطه با او را از لذت مي اندازد.
14. مردن دل ها و افسردگي: همانگونه كه روايات نيز بر اين امر تصريح دارند، ولنگاري جنسي و ارتباطي، باعث بروز قصاوت قلب مي شود و مرگ معنوي قلب را درپي دارد.
15. تحليل توان عقل: هرقدر كه اطلاعات موجود در ذهن، منظم تر و داراي عناوين كمتري باشد، دسترسي عقل به آنها براي پردازش هاي جديد، مهياتر خواهد بود. اما وجود داده هاي فراوان و متعدد كه فضاي ذهن را به جهت پر كرده باشند و با تكرار درگيري ذهني و رفتار بيروني، تقويت شده باشند، باعث مي شود توان عقل را به مقدار چشمگيري كاهش دهند، چه رسد جايي كه اين داده ها، داراي تاثير بر هورمونهاي مختلف نيز باشد كه تأثيرات ارگانيك را نيز درپي داشته باشد.