سلام.ما 5سال هست که ازدواج کردیم و تو این 5سال زندگیمون میدون جنگ بوده یعنی اگر 3روز باهم خوب بودیم و روابط حسنه بوده 3روز بعدش جنگ و دعوا بوده و همسرم هم به هیچ وجه عذرخواهی نمیکنه ولی اگر اشتباه از طرف من بوده سریعا عذرخواهی میکنم.یه پسر یکسال و نیم دارم و روابطمون به شدت سردِ.یه مشاور بهم گفت همسرت فوق العاده لجوج و یک دنده است و خودم هم میدونم.در ضمن من دیگه موقع دعوا باهاش جروبحث نمیکنم به خاطر روحیه پسرمم.ولی بعدش هم موضوع حل شدنی نیس چون ایشان به هیچ عنوان از موضع خودش کوتاه نمیاد در صورتی که بارها شده من گذشت کردم.پیش مشاوران زیادی هم رفتیم ولی با عر ض معذرت میگه روانی ترین آدم ها تو دنیا مشاوران هستند.کلی مسئله حل نشده داریم تو زندگی که مثل استخوان لای زخم میمونه.بیشتر هم در مورد خانوادشه.مسائل خصوصیی هم مشکل داریم مثل نرسیدن به سر و وضع و دادن بوی نامطبوع.از ادکلن بدش میاد.هردفعه که با ملایمت میگم ادکلن بزن لطفا کلی غر میزنه.خلاصه زندگیمم پر از چاله است و بارها به طلاق فکر کردم و وقتی هم حرفاشو میزنم میگه هنوز دیر نشده میتونی بری درخواست بدی من آمادم.ولی وقتی به آینده پسرم فکر میکنم از درون متلاشی میشم.پدرزنداداشم تالار داره و اخیرا عروسی داداششو اونجا گرفتن سر حساب کتاب تالار بحثشون شد و مثلا میگفتند چرا قیمت آب معدنی 200تومن از بیرون بیشترِ و دست آخر هم با صراحت گفت زنداداشت پوست و گوشت و خونش از حرومه.به خدا طاقتم طاق شده نمیدونم به کی پناه ببرم و چه کنم.نمیدونم بقیه هم همینطور مثل ما تو هفته دو بار دعوا دارن. ازتون کمک میخوام فقط نگید با هم حرف بزنید و مسائل رو حل کنید که این آدم نرود میخ آهنین در سنگه. کمکم کنید خواهش میکنم .
آیا طلاق بگیرم ازش؟