سلام,من هشت سال که با پسری دوستم و واقعا بهش علاقه دارم, چند باری مادرش برای خواستگاری زنگ زده ولی مادرم چون خواهرو برادرم بزرگترن و ازدواج نکردن اصلا اجازه ی اینکه بیان خونمون رو ندادن, درصورتی که از رابطه ی دوستی ما خبرهم داره ولی هرچی حرف زدم باهاش رازی نمیشه, من نمیدونم چیکار کنم که دست برداره ازین فکر که من نباید زودتر ازدواج کتم وگرنه بی حیام, رازی ام نمیشه بیاد پیشه مشاور حتی اگه بیاد هم تاثیری نداره,
از طرف دیگه من کاملا متوجه تفاوت های خودمو کسی که دوستش دارم شدم,اما نمیتونم ازش دست بکشم,هم از لحاظ علاقه و وابستگی و هم رابطه ی غلطی که باهاش داشتم, عاجزانه ازتون درخواست کمک دارم, دلم میخواد کسی رو بهم معرفی کنید که بتونم حضورا ازش مشاوره بگیرم…