با سلام. خدا قوت.
بنده ۸ ماهه که عقد کردم. دختری هستم بسیار احساسی. همیشه در برخورد با همسرم عاشقانه ترین و رمانتیک ترین کلمات و رفتار رو به کار می برم. حتی برای ایشون شعر می گم و جملات ناب عاشقانه از خودم می نویسم. اما همیشه با جوابی بی روح و خشک از جانب ایشون رو به رو می شم که خیلی در روحیه م اثر بدی گذاشته. وقتی ایشونو با کلماتی چون؛ عشقم، عمرم، نفسم و ... خطاب می کنم؛ با یک بله ی ساده رو به رو می شم. چه در حضور هم چه به صورت پیامک و پی ام. وقتی یک پاراگراف از بهترین جملاتی که در چنته دارم براشون بازگو می کنم بازهم با نهایتا یک لبخند ملیح و سر تکان دادن به نشانه ی تایید و مرسی رو به رو می شم. حدود ۲ ماه اول ایشون مثل خودم بودن و من خوشحال بودم. اما خودشون اعتراف می کنن اون موقع شاید خودِ واقعی شونو نشون نداده بودن. و می گن من نمی تونم حرف دلمو به زبون بیارم. ناگفته نماند من عاشقانه همسرمو دوست دارم و با کوچک ترین بی توجهی ایشون می شکنم. اما نمی دونم چطور باید اینو بهشون تفهیم کنم. در ضمن در مواردی هم چون بوسه و آغوش عاطفی و از سر محبت؛ بنده پیش قدم می شم. مگر در ایجاد رابطه ... که ایشون آغازگر هستن.
می خواستم خواهش کنم راهنماییم کنید که چطور باید رفتار کنم تا ایشون کمی بنده رو درک کنن، رفتارشون تغییر کنه و چه کنم که در روح خودم خدشه ای وارد نشه.