با سلام و خسته نباشيد. من شاغلم و قبل از ازدواج هم شاغل بودم. همسرم بعد از ازدواج کارت حقوق را از من گرفت و البته در کوچکترین نیازهایی که داشتم نیز به من پول نمی داد. تا اینکه خانواده ام فهمیدند و بعد از یک دعوای مفصل که تا پای طلاق هم رفت کارتم را پس گرفتم. که البته خانواده همسرم نیز با وجود اشتغال من همیشه کارهای سطح پایین دیگران رابه من سرکوفت می زدند و کارمرا که تدریس است بی مقدار می کردند. و در این دعوا نقش زیادی داشتند. چون شوهرم فردی دهن بین است و مادر شوهر و خواهر شوهرم با استفاده از این ویژگی همسرم شوهرم را به جان من و خانواده محترمم می از داشت . بالاخره چون حامله بودم بالاجبار برگشتم و خواستم فرصت دیگری به شوهرم داده باشم. ..شوهرم بعد از برگشت دست از آزار من برنداشت. و تمام پولش را صرف خرید خانه و ماشین و زمین می کند و من مجبورم مایحتاج زندگی خود را که بیشتر مصرفی هستند خود تهیه کنم .قبلا گوشت وچیزهای اصلی را می گرفت ولی انگار وقتی من می گیرم او تنبل تر می شود من حرفی در خرج کردن ن ندارم ولی مساله اینجاست که خانواده شوهرم حتی خرج کردن های مرا در خانه خودم به اسم پول دادن به خانواده پدریم محسوب می کنند و شوهرش انگار خرج کردن مرا که تا آخرین ریال حقوقم خرج می کنم نمی بیند و می گوید پول هایت را به خانواده ات می دهی. نمی دانم چه کنم؟ اگر خرج نکنم خودم و بچه ام سختی می کشیم و اگر بکنم میگویند پولهایت را پدرت از دستت می گیرد مگر نه ببین خواهر شوهر های مجرد تو دارند خانه برای خودشان می گیرند. البته به من مستقیم نمی گویند ولی با سیاست جلوی شوهرم می گویند و اوهم که عقلش در دهان آنهاست. ممنون میشم راهنمایی کنید. البته من الان درس هم می خوانم و این مساله بیشتر خانواده شوهرم را می سوزاند.