0 امتیاز
466 بازدید
در خانواده(تشكيل،تحكيم،تعالى) توسط
نمایش از نو توسط zrastegar
سلام خانم رستگار. مشکلی برام پیش اومده ازتون خواهش میکنم راهنماییم کنید. حدود 6 ساله که ازدواج کردم،خودم 31 سال و همسرم 36 سال سن هستیم. مشهد زندگی میکنم و بجز خانواده شوهرم اینجا کسی رو ندارم. 1 سال اول زندگیم شوهرم بیکار بود و تو یه اتاق تو خونه مادرشوهرم زندگی کردم.با وجود 2 تا خواهرشوهر و یه برادرشوهر که از خودم بزرگتر بودن این 1 سال رو گذروندم ،چه تو اون مدت و چه بعد از اون که از اونا جدا شدم تا حالا هیچوقت بی احترامی نکردم و با وجود اذیتا و گله گذاریای بی موردشون من همیشه گذشت کردم چون اعتقادم اینه که آدم با خواهروبرادر خودشم گاهی مشکل پیدا میکنه،پس باید صبور باشم و نسبت به اخلاقیاتشون شناخت بیشتری پیدا کنم که بتونم درکشون کنم و همینطور متقابلا اونا نسبت به من. با شوهرم ولی مشکلی نداشتم خیلی باهم خوب بودیم حتی جلو خانوادش همیشه پشت من و حامی من بود و زندگی خیلی خوبی داشتیم تا 6 ماه پیش که رفته بودم شهرستان پیش خانواده خوبم و وقتی برگشتم از اون موقع تا حالا رفتار شوهرم و خانوادش باهام کلا عوض شده. شوهرم خیلی سرد و بی محبت شده بود نسبت به من و این درحالی بود که قبلا همیشه به من ابراز علاقه و محبت میکرد،تو این 6 ماه خیلی تلاش کردم علت این رفتار شوهرم و حتی خانوادشو بفهمم،بعدازچند وقت رفتار خانوادش دوباره خوب شد بجز برادرش و خود شوهرم. بارها از شوهرم دلیل رفتارشو پرسیدم،میگفتم اگه مشکلی پیش اومده به منم بگو باهم حلش کنیم،اگه از من ناراحتی یا من رفتار اشتباهی دارم بهم بگو شاید خودم متوجه نباشم.ولی فقط سکوت میکرد و حاضر به حرف زدن نبود.همش میگفت هیچی نیست و چندبارم که اس ام اسی ازش پرسیدم گفته بود مهرت از دلم رفته،ازت سرد شدم،نمیتونم مث قبل دوست داشته باشم و هرچی من اصرار میکردم که دلیلشو بگه چیزی نمیگفت! باخودم گفتم شاید باید بیشتر بهش توجه و ابراز علاقه کنم! اینکارو کردم،بیشتر به خودم و خونه و زندگی و شوهرم میرسیدم،بهش هرروز اس ام اس عاشقانه میفرستادم ولی فایده ای نداشت و رفتارش عوض نشد! بعضی وقتام که خوب بود و بهم توجه میکرد کاملا متوجه میشدم که فیلم بازی میکنه و واقعی نیست محبتش!حتی یه بار تو وسایلش دعا پیدا کردم که واسه بستن دهن من بود!! خیلی شوکه بودم با مادرشوهرم و خواهرشوهر بزرگم صحبت کردم،اونا تاکید میکردن که من اشتباه میکنم و شوهرم در نبود من همیشه از من و علاقش به من با اونا صحبت میکنه! خلاصه ایکه بعداز 6 ماه و با اصرار و پافشاری زیاد من برای حل این مشکل بالاخره شوهرم دلیل رفتارشو گفت! برام گفت که 6 ماه پیش که من شهرستان بودم یک آدم ناشناسی از همون شهرستان ما زنگ زده به خواهرشوهرم و گفته که من و خواهرم رو اتفاقی دیده که رفتم پیش دعانویس و برای بستن دهن مادر و پدر شوهرم و همینطور بستن بخت خواهر و برادرشوهرم و برای طلسم کردن شوهرم نسبت به خودم گفتم دعا بنویسه و طلسمشون کنه و حتی عکس طلسم رو هم فرستاده و شوهرم گفت که کلی خرج کردیم تا دعاهارو باطل کردیم و ..و گفت از اون موقع که اینکارو کردی مهرت از دلم رفته. من از این حرفای شوهرم چنان شوکه شده بودم که واقعا نمیتونم بگم چه حالی داشتم موقع شنیدنش!و این در حالی هستش که من حتی سرسوزنی به این مسائل اعتقاد ندارم و تو عمرم حتی یکبارم دعانویس و دعاگر ندیدم! بهرحال بعداز کلی صحبت و دلیل آوردن شوهرم قانع شد که من این کارو نکردم! فردای اون روز من با خانوادش هم صحبت کردم خیلی چیزا گفتن که کار خودشون رو توجیه کنن ولی برای من که ناعادلانه و یکطرفه مورد قضاوت قرار گرفتم قابل قبول نبود! هم شوهرم و هم خانوادش خیلی ناراحت و پشیمون هستن ولی من واقعا دلم شکسته! اونا هیچی ولی از شوهرم که انتظار نداشتم که 6 سال زندگی و اعتمادی که بینمون بود رو به حرف یه غریبه بفروشه! خیلی برام سخته! شوهرم رفتارش عوض شده و مث قبل شده ولی حتی یه معذرت خواهی از من نکرده،خانوادش هم بااینکه قبول دارن اشتباه کردن ولی ازم عذرخواهی نکردن! از نظر روحی خیلی داغونم! همش به 6 ماه گذشته فکر میکنم که چقدر به شوهرم التماس میکردم که باهام حرف بزنه و بهش میگفتم که چقد دوسش دارم و درجواب فقط سردی و سکوتش رو میدیدم! دلم میخواد ببخشم ولی نمیتونم! از نظر روحی به اینکه ازم عذرخواهی بشه و به اشتباهشون اقرار کنن خیلی نیاز دارم! چون این موضوع توهین بزرگی به من و خانوادم بود! احساس میکنم اگه راحت از این مساله بگذرم پیش خودشون فکر میکنن خیلی برام مهم نبوده و میترسم از رفتارم و بخششم سوتعبیر و سواستفاده کنن! واقعا نمیدونم باید چیکار کنم! تروخدا راهنماییم کنید.

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
بخشیدن افراد یک رفتار پسندیده است که حتی در آیات و روایات به آن اشاره شده است؛ اما این رفتار بایستی تا چه حدی باشد که طرف مقابل از آن سوء استفاده نکند؟
: در وهله اول با بخشش، خود فرد احساس راحتی و آرامش می‌کند. در کار بالینی هم مشاهده شده است که خیلی از زوجین، شاید روزها و یا ماه‌ها درگیر یک مسئله‌ای هستند و ذهنشان مشغول آن است و مدام با خود کلنجار رفته که آیا طرف مقابلشان را ببخشند یا خیر؟

این افراد معمولاً با خودشان درگیر می‌شوند که« چرا طرف مقابل آن بلا و یا مشکل را برای او به وجود آورده و این حق من نیست.» همین مسئله باعث می‌شود که فرد خودش را آزار داده وکسی که بیشترین آسیب را می‌بیند، در درجه اول خود فرد است.
این افراد معمولا اشتغال ذهنی داشته و فکرشان تخریب شده و خود خوری می‌کنند. یک خشم نهفته و یک حس پرخاشگری در درون آنها وجود دارد که مدام در فکر انتقام گرفتن هستند.
اما زمانی‌که طرف مقابل خود را می‌بخشد، در مدت کم دیگر فکرش مشغول نمی‌شود آسایش روانی و راحتی ذهنی پیدا کرده و خودش را خلاص می‌کند.

بخشش اولین لطفی است که افراد در حق خود می‌کنند، نه در حق طرف مقابل. پس افراد بایستی بخشنده باشند و از خیلی از مسائل ساده عبور کنند.
اما یک سری باورهای غلط در بین افراد وجود دارد که اگر ببخشیم طرف مقابل درس عبرت نمی‌گیرد و ممکن است اشتباهش را دوباره تکرار کند، حتی ممکن است اصلا متوجه اشتباهش نشود.
روانشناسان در این مواقع تاکید می‌کنند که در ارتباطات بین فردی و یا همان ارتباطاتی که بین زوجین است، فقط کافی است که طرف مقابل بفهمد اشتباهی صورت گرفته و رفتارش درست نبوده یا حداقل افراد به نحوی با رفتارشان به طرف مقابل بفهمانند که از رفتار او ناراحت شده و طرف مقابل را متوجه رفتار غلطش کنند.

متاسفانه برخی از افراد به این موضوع اعتقاد دارند که اگر از دست کسی هم ناراحت می‌شوند، اصلا نشان نداده و طوری وانمود می‌کنند که اصلا اتفاقی نیفتاده و ناراحت نیستند. این دیگر بخشش نیست و اگر این چنین اتفاق بیفتد ممکن است طرف مقابل اصلا متوجه نشود که چه خطایی کرده است؛ زیرا طرف مقابل هیچگاه چنین ذهنیتی ندارد که خطایی کرده و باعث رنجش دیگری شده است.
به همین لحاظ همیشه افراد باید طوری برخورد کنند که احساسات واقعی را به دیگران نشان دهند؛ منتهی با زبان ملایم، با احساسات و عواطف کنترل شده. باید افراد به طرف مقابل خود بگویند که از رفتار و یا گفتارتان ناراحت شدم و این توقع را از شما نداشتم، اما اگر افراد بخواهند که حالت قهرهای طولانی مدت و حس خشم و انتقام را در درون خود قرار دهند این باعث می‌شود که رابطه‌ها تخریب شده و با دیگران رابطه درستی نداشته باشند. البته ما بنا را بر این می‌گذاریم که زوجین از رفتار و روان سالمی و شخصیت نرمالی برخوردار باشند.
روانشناسان معمولا زمانی بخشش را راه حل می‌دانند که زوجین با همدیگر دچار خطا و اشتباه شده و بین آنها سوء تفاهمی ایجاد شود و این بدان معنا نیست که یکی از زوجین همیشه خطا کند و دیگری او را می‌بخشد، یک نفر همیشه قربانی و بخشنده و دیگری خطا کار باشد.
اگر خطا فقط از یکی از طرفین باشد، باعث می‌شود که آن فرد پرتوقع، خود خواه، خودشیفته شود و هر که کاری دلش می‌خواهد، انجام داده و باعث رنجش طرف مقابلش شود. این فرد همیشه از طرف مقابل انتظار دارد که او را ببخشد؛ اما این رابطه، اصلا رابطه سالمی نیست و نیاز به مداخله روانشناسان، درمان و مشاوره دارد، زیرا این افراد معمولا مشکل شخصیتی و یا اختلال دارند.
به قرآن ناطق (عج) - سیستم پرسش و پاسخ خوش آمدید, مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از کارشناسان و حتی دیگر کاربران عزیز این مجموعه!

4.3هزار سوال

4.9هزار پاسخ

673 دیدگاه

3 کاربر

37 نفر آنلاین
0 عضو و 37 مهمان در سایت حاضرند
بازدید امروز: 4248
بازدید دیروز: 1369
بازدید کل: 10526446
"راهنمای ارسال سوال" - به منظور بررسی سوالات مشابه خودتان بر روی علامت ذره بین کلیک کرده و کلیدواژه ای از مشکل و سوال خود را در سوالات جست و جو کنید. - بعد از اطمینان از غیرتکراری بودن سوالتان، به قسمت "پرسش سوال" بروید عنوان سوال خود را با حداقل 12 کاراکتر در قسمت عنوان سوال تایپ کنید - از دسته بندی ها ، دسته ی بانوان بصیر را انتخاب و با توجه به موضوع سوالتان زیر دسته مناسب را انتخاب کنید متن اصلی سوال را وارد کنید . - درصورت تمایل به دریافت جواب سوالتان از طریق ایمیل ، ایمیل خود را وارد کنید در غیر این صورت بخش مربوطه را خالی بگذارید برای اینکه سایت از حقیقی بودن سوال مطمئن شود ، تیک گزینه “I am not robot” را بزنید. - با کلیک بر روی گزینه پرسش سوال، سوال شما برای مدیریت ارسال می شود و در صورت صلاح دید پاسخ مناسب درج خواهد شد و شما در صفحه اصلی سوالات می توانید سوال و پاسخ خود را مشاهده کنید.
...