0 امتیاز
246 بازدید
در خانواده(تشكيل،تحكيم،تعالى) توسط
بسته شده
سلام 23 سالمه و 9 ماه هست که با کسی که چندسال همدیگرو دوست داشتیم عقد کردم. رابطه خوبی داریم شوهرم مرد منطقی و عاقلیه مشکلی که دارم اینکه شوهرم خیلی بهم سخت گیری میکنه و  همین مسئله باعث شده بهش دروغ بگم مثلا مامانم طبقه پایین خونمون مغازه داره بعضی وقتا میرم مغازه ولی به شوهرم نمیگم یا اینکه یکی از خاله هام یکی از شهرای نزدیکمون زندگی میکنن و تقریبا آخر هفته ها  میان اینجا و طبقه پایین خونه ما یه سوییت دارن وقتی میان من میرم پیش دخترخالم چون هم سنمه و به شوهرم نمیگم و شوهرم شدیدا با این موضوع مشکل داره و میگه باید نری چون از دخترخالم بدش میاد و میگه دختر خوبی نیست و روی تو تاثیر میذاره دخترخالمم مثل من عقد کردس و همش از شوهرش تعریف میکنه و شوهره من میگه این کلاس بیخودی میذاره. شوهرم خیلی واسه حجابم بهم سخت گیری میکنه در کل فرهنگشون با ما خیلی فرق داره و میگه من شوهرتم دوست دارم تو اونجوری بگردی که من دوست دارم. مثلا دخترخاله هام با هم میرن بیرون دور میزنن ولی شوهره من اجازه نمیده من با اونا برم منم بعضی وقتا بهش دروغ میگم اونم همیشه میفهمه دروغ گفتم اعتمادشو از دست میده. امروزم باز پایین بودم زنگ زد گفتم خونه ام ولی قبلش زنگیده بود خونه بابام بهش گفته بود پایینم خیلی ناراحت شد گفت چرا دروغ میگی منم گفتم تو منو محدود میکنی منم مجبور میشم دروغ بگم . نمیخوام بهش دروغ بگم ولی نمیتونم نمیدونم چکار کنم کمکم کنید خواهش میکنم شوهرمو خیلی دوست دارم همه چیش خوبه فقط خیلی محدودم کرده چکار کنم. میگه بهت اعتماد ندارم میگه دختر خالت زندگیه مارو خراب میکنه. توروخدا هرچی زودتر جوابمو بدید دارم دیوونه میشم
ببندید با توجه به این نکته: اشنا ببینه میشناسه

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
دوست عزیزاینکه همسرشما در این مسایل سخت گیری میکند راه حلش این نیست که شما پنهان کاری کنید ودروغ بگویید چرا که تبعات این رفتاری که شما در پی گرفتیدبسیار بدتر است.توصیه من به شما این است که با گفتگو به شیوه صحیح وبا مهربانی در این مورد با همسرتان صحبت کنید در زمان هایی که همسر شما خسته نیست وحال خوبی دارد با ایشان صحبت کنید .نحوه بیان شما بسیار مهم است که چگونه باشد مثلا من از دوری تووشدت وابستگی که به تو دارم ودلتنگی از نبودنت.سرم رو مشغول کنم که اذیت نشوم..درضمن دوست عزیز شما باید اول خود را اثبات کنید از این جهت که از دیگران تاثیر پذیر نیستیدودیگران نمی توانند برروی شما تاثیر گذارند .در صورت اثبات این مسیله مسلما همسر شما دیگر در این زمینه حساسیت نشان نمیدهد البته نیاز به زمان دارید تا اعتماد مجددرا در همسر خود بوجود اورید.سپس باید کم کم و با روش مسالمت امیز از او بخواهید تا خیلی آرام روابط خود را با آنها بهبود دهید و همسرتان نیزاز تمام این ماجرا باخبر باشند. وقتی شما او را در جریان همه جیز قرار دهید او دیگر نگران تاثیر منفی دیگران روی شما نخواهد بود. پس سعی کنید به آرامی و با روش درست او ارا از خود و روابطتان  مطمئن نمائید.
به قرآن ناطق (عج) - سیستم پرسش و پاسخ خوش آمدید, مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از کارشناسان و حتی دیگر کاربران عزیز این مجموعه!

4.3هزار سوال

4.9هزار پاسخ

673 دیدگاه

3 کاربر

9 نفر آنلاین
0 عضو و 9 مهمان در سایت حاضرند
بازدید امروز: 1374
بازدید دیروز: 6368
بازدید کل: 10529939
"راهنمای ارسال سوال" - به منظور بررسی سوالات مشابه خودتان بر روی علامت ذره بین کلیک کرده و کلیدواژه ای از مشکل و سوال خود را در سوالات جست و جو کنید. - بعد از اطمینان از غیرتکراری بودن سوالتان، به قسمت "پرسش سوال" بروید عنوان سوال خود را با حداقل 12 کاراکتر در قسمت عنوان سوال تایپ کنید - از دسته بندی ها ، دسته ی بانوان بصیر را انتخاب و با توجه به موضوع سوالتان زیر دسته مناسب را انتخاب کنید متن اصلی سوال را وارد کنید . - درصورت تمایل به دریافت جواب سوالتان از طریق ایمیل ، ایمیل خود را وارد کنید در غیر این صورت بخش مربوطه را خالی بگذارید برای اینکه سایت از حقیقی بودن سوال مطمئن شود ، تیک گزینه “I am not robot” را بزنید. - با کلیک بر روی گزینه پرسش سوال، سوال شما برای مدیریت ارسال می شود و در صورت صلاح دید پاسخ مناسب درج خواهد شد و شما در صفحه اصلی سوالات می توانید سوال و پاسخ خود را مشاهده کنید.
...