شبنم؛
باسلام خدمت شما سوالی داشتم که واقعا سردرگمم کرده.
بنده خانمی ۲۵ ساله هستم.همسرم ۳۱ ساله و دو سال و نیمه که ازدواج کردم.همسرم رو دوست دارم و از زندگیم تا حد زیادی راضی هستم شکر خدا.
اما بسیار سردرگم شده ام!در حال حاضر فوق لیسانس رو تموم کردم و بدون کنکور و با معدل بالایم میتوانم وارد دکترا شوم.
عاشق رشته تحصیلیم هستم و درس خوندن رو دوست دارم.از طرفی برای دکترا از چند دانشگاه اروپایی پذیرش گرفته ام و در مرحله ی انتخاب بین انها هستم.
از سوی دیگر خانواده همسرم حدود یکسال است که دائما میگویند بچه دار شوید.خودم چون آن زمان دانشجو بودم ،مخالف فرزند داشتن بودم اما الان با اصرارها و تکرار حرفشان که بچه دار شوید میترسم که دیر شود!چون اگر بخواهم بورسیه بگیرم یکسال طول میکشد.
خلاصه نمیدانم که چه کاری درست است؟!
فرزند دار شوم؟به اهداف علمی و پیشرفتی که به نظرم قرار است برامون پیش بیاد فکر کنم؟
از سوی دیگر شدیدا اضطراب دارم از اینکه مبادا در ایران خدای نخواسته جنگ شود!یا زلزله بیاید که تهران روی گسل است !
مشاوره رفته ام و همه چیز را گفته ام و در جواب گفتند خودتان بر اساس الویت تصمیم بگیرید اما من الویتم را پیدا نمیکنم!
همسرم هم سپردند به خودم و میگویند هرکاری بهتر میدانی!
میترسم موقعیت درسیم را از دست بدهم و بعدا حسرت بخورم.
ایا بچه دار نشوم الان دیر میشود؟
چکار کنم؟میدونم اگه بچه دار بشم محاله تا دو سال طرف درس برم.بعدشم شاید اصلا پیگیر دکترا نشم و بورسیه هم که هیچ...
توانم در حدی نیست که چند کار رو همزمان پیش ببرم.
دیدم خانمهایی که بچه دارند و دانشکاه میان اما من بچه ی خواهرم که به دنیا آمد یکماه از درس افتادم چه برسه بچه ی خودم.
کمکم کنید گیج گیجم