داشتن یک دوست خیالی ، یکی از رایج ترین دروغ های کودکان تک فرزند و آنهایی که همبازی همسن و سال خود ندارند، است. ویاکودکانی که به انها در خانواده کمتر توجه میشود چنین کودکانی دائماً در مورد دوست خیالی خود سخن می گویند. مانند افراد واقعی برای او اسم انتخاب می کنند و گاه تا حدی پیش می روند که حتی از مادرشان می خواهند برای دوست خیالی آنها نیز غذا بکشد و دائماً در حال صحبت کردن با صدای بلند با او هستند. در چنین مواردی به والدین توصیه می شود برای فرزند خردسالشان یک همبازی پیدا کنند تا کودک از تنهایی در آید و نیازی به دوست خیالی نداشته باشد.
در چه صورت دروغگویی کودکان نگران کننده است؟
اگر کودک بعد از سنین پنج تا شش سالگی همچنان به دروغگویی خود ادامه دهد، می تواند جای نگرانی داشته باشد. والدین باید با بررسی علل توسل او به این امر، سعی در رفع کمبودهایی نمایند که در حقیقت عامل پناه جستن او به دروغگویی است. اما معمولاً کودکان در حدود شش تا هفت سالگی، از میزان دروغ های خود می کاهند. آنها در می یابند که دیگر دلیلی برای دروغ گفتن وجود ندارد و فقط در موارد نادر به چنین کاری متوسل می شوند.
والدین در برابر دروغ های مکرر کودک باید چه عکس العملی نشان دهند؟
دروغگویی کودکان در حدود سنین چهار تا پنج سال نگران کننده نیست و با گذشت زمان این مشکل رفع می شود. توسل به دروغ در این سن، تنها شیوه ای برای بیان افکار خود یا دفاع از خود است و کودک نباید مورد سرزنش قرار گیرد.
پدر و مادر باید الگوی مناسبی برای فرزندشان باشند
هنگامی که والدین به یکدیگر دروغ می گویند، در واقع به کودک می آموزند که تو نیز می توانی این کار را بکنی. شنیدن دروغ های افراد بزرگسال به هنگام صحبت با تلفن نیز همین اثر را روی کودک دارد. به یاد داشته باشید که کودکان در چند سال نخست پس از تولد، تمایل شدیدی به الگوبرداری از پدر و مادر و سایر اعضای خانواده خود دارند. ممکن است علت دروغگویی فرزندتان، رفتار خشن و عصبی شما به هنگام بروز اتفاقاتی مانند شکستن گلدان و نظیر آن باشد. در چنین مواقعی به جای تنبیه و دعوا کردن او، می توانید بگویید: «خیلی حیف شد که مثلاً اون گلدون شکست. من اونو خیلی دوست داشتم. اما به هر حال تو که تقصیر نداشتی، اتفاقی افتاد و شکست.» به این ترتیب کودک دیگر دلیلی برای ترس و در پی آن، دروغ گفتن نمی بیند و اگر بار دیگر اتفاق مشابهی رخ دهد به راحتی حقیقت را خواهد گفت.
ترس، کمبود محبت، عدم احساس امنیت و تمایل کودک به محک زدن توانایی های خود، عمده ترین عوامل گرایش او به دروغگویی آگاهانه است.
والدین نباید در برابر دروغ های کودک خود را بی تفاوت نشان دهند، بلکه فقط شنونده باشند. زیرا این امر به نوعی موجب تشویق او به ادامه این کار است.
حتی نباید طوری وانمود کنیم که گویی دروغ های کودک را باور کرده ایم. چنین عکس العملی او را به این نتیجه می رساند که از طریق دروغ گفتن می تواند به خواسته خود برسد.
اگر مثلاً فرزندتان می گوید: «مامان، من یک اژدهای بزرگ دیدم بعد... .» شما با حیرت و تعجب به داستان تخیلی او گوش دهید و بعد بگویید: « آفرین، قدرت تخلیل تو واقعاً قابل تحسینه، اما می دونی که اژدها اصلاً تو واقعیت وجود نداره و فقط تو قصه هاست، مگه نه؟»
کودکان دروغگو ، منزوی می شوند
اگر کودک در سنین بالاتر نیز همچنان به دروغ گفتن ادامه دهد و والدین هیچ تلاشی در جهت تصحیح رفتار او نکنند، دیگر راست و دروغ برای او تفاوتی نخواهد داشت و هر وقت دلش بخواهد به راحتی دروغ می گوید. هر چند اغلب کودکان به هر حال به نوعی دروغ می گویند اما معمولاً از کسی که بیش از حد خالی می بندد، خوششان نمی آید و ترجیح می دهند با او بازی نکنند.