سلام من حدودا6 ماهه عقد کردم
من هیچ موقع از ارتباط برقرار کردن همسرم راضی نمیشم همش احساس میکنم اونطور ک من نیاز دارم و مد نظرم هست و اون طور ک من باهاش رفتار میکنم و گرم میگیرم اون اینطور نیست.وقتی باهمیم خیلی خوبه لمس میکنه محبتیه ولی وقتی ازهم دوریم زیاد پیگیر من نیست شاید روزی یکبار ک یه تماس کوتاه داشته باشه براش کافیه تازه من فکر میکنم اون تماسم بخاطر اینکه من ناراحت نشم وقهر نکنمه.ولی من بشدت احساسیم همش ابراز میکنم همش کلمات محبت آمیز بکار میبرم میگم دلم تنگ شده و...
ولی بعداین مدت درحسرت اینکه اونم یکبار بگه دلم برات تنگ شده و قراری بزاریم همو ببینیم موندم معمولا دعوت ها از سمت منه.شاید از غرورشه ولی من بهش گفتم من نیاز دارم تو بیشتر محبتم کنی پیگیرم باشی بهم زنگ بزنی و بیشتر بریم بیرون و...بیشتر این آزارم میده ک با اینکه گفتم ولی یکم همون موقع برا اینکه شاید من اروم بشم خوبه ولی باز مثل قبلش میشه.
یه موقع هایی منم میشم عین خودش و صبر میکنم ک ببینم کی بفکرم میوفته یه وقتاییم بر عکس میکنم همش ابراز میکنم تا بهش بگم من اینطوریم و یاد بگیره.ولی اون همون خودشه ...
نمیدونم واقعا چ کنم دوست ندارم که همشم ازش درخواست محبت کنم از طرفیم این مقدار منو ارضا نمیکنه
ممنون میشم راهنماییم کنید
البته اینم میدونم ک مردا بیشتر عملین کمتر ابراز میکنن ولی چرا همسرای دوستام اینطوری نیستن اونا دقیقا نقطه عکس ما هستن...
گاهی فکر میکنم شاید براش مهم نیستم ک پیگیرم نیست... تورو خدا بهم راه حل بدید ممنون