سلام
در مورد اینکه میگویید تحت تاثیر خانوادهاش هست و حرف آنها را به عنوان حرف خودش میزند، باید دید علت چیست؟ آیا کلا دهن بین و استقلال فکری ندارد؛ یا اینکه مستقلا میتواند تصمیم بگیرد اما به آنها اعتماد زیادی دارد و به همین خاطر حرفشان را بدون چون و چرا قبول میکند؟
اگر دهن بین باشد، کار شما یک خورده مشکلتر است. اما به هر حال هر کدام که باشد کاری که شما بهتر است انجام بدهی این است که علاوه بر قلبش، تدریجا اعتمادش را به خودت جلب کنی، به طوری که احساس کند اگر با تو مشورت نکند ضرر خواهد کرد؛ به این معنی که اگر میخواهی نظرش را – که متاثر از حرفهای خانوادهاش هست- رد کنی، تنها در صورتی مخالفت کنی که دلیل خوبی داشته باشی؛ وگرنه اگر صرفا برای اینکه با حرفش مخالفت کنی چیزی بگویی، او فکر میکند از روی حسادت نسبت به خانوادهاش این حرفا را میزنی و بیشتر به تو بی اعتماد میشود.
بنابراین هیچوقت به صرف اینکه حرف خانوادهاش را گوش میکند، با او مخالفت نکن؛ چون حساس میشود و در موضع مقابله قرار میگیرد و اگر حرف درستی هم بزنی رد میکند.
خلاصه اینکه اگر با درایت و منطق و دور از احساس برخورد کنی و یک خورده دندان روی جگر بگذاری و با حرفایشان صرفا به دلیل اینکه یک طرفه تصمیم گرفتند مخالفت نکنی، تدریجا میتوانی اعتماد شوهر و خانوادهاش را به عنوان فردی که میتوانند از نظراتت استفاده کنند به دست بیاوری و در نتیجه نبض زندگی مشترک آینده را به دست بگیری.
اما اگر به عنوان اینکه میخواهی حقت را از آنها بگیری که سوارت نشوند، دست به مخالفت بی دلیل و غیر منطقی بزنی، دودش در چشم خودت و زندگیت خواهد رفت.
در ضمن یک نکته اساسی که همسر شما بهتر از شما به مسائل اقتصادی واقف است شاید با جدایی نتواند بار مسائل مادی را تحمل کند شما اززاویه دید زنانه به همه موارد نگاه میکنی ودوست داری جداشوید ولی همسرت بعنوان یک مرد به همه زوایا نگاه میکند وبا در نظر گرفتن شرایط تصمیم به جدایی از خانواده اش نمی گیرد تابع همسرت باش وتا جایی که میتوانی یارش باش نه بار