سلام خسته نباشید من آدم عصبی هستم و بلد نیستم با خوبی با پسرم رفتار کنم ولی همسرم خیلی خوب و با پسرم رفتار میکنه بخاطر همین پسرم بیشتر از پدرش حرف شنوی داره تا من.البته من باعث هستم پسرم از پدرش حرف شنوی داشته باشه آخه هر وقت همسرم پسرم رو دعوا کنه یا کار پسرم رو قبول نکنه پسرم من رو نگاه میکنه و منتظره من بگم حق با شماست و از پدرش عیب بگیرم ولی من این کار رو نمیکنم ميگم حق با پدرته.ولی هر وقت هر حرفی من بزنم همسرم پیش پسرم بر عکس حرف من رو میزنه بخاطر همین من اعصابم خورد میشه و عصبی شدم نميتونم با پسرم خوب رفتار کنم.آخه همسرم باعث هست پسرم اصلا من رو آدم حساب نکنه.زن و شوهر تو زندگی باید هماهنگ باشن پیش بچه نباید ساز مخالف بزنن البته من اصلا حرف ناحق نمیزنم.مثلا یک نمونه اش این هست من به همسرم ميگم به پسرمون بگو گوشی من رو دست نزنه یک وقتی یکی یک عکس بد میفرسته بچه میبینه روش باز میشه همسرم میگه خوب برا چی باید تو گوشیت عکس بد بفرستن حالا چهار روز باید بهش بگم گوشی شخصی هست اتفاقه دیگه.بعد یک روز دیگه ميگم الان ساعت یازده شب هست به پسرمون بگو بره بخوابه همین طور گوشی من دستشه داره بازی میکنه بعد همسرم میگه خوب بهش گوشی نده گوشی مال شماست تو مادرشی باید بهش یاد بدی بخوابه.در کل یک روز همسرم میگه حق با بچه است گوشی دستش باشه یک روز میگه گوشی دستش نباشه هر دفعه یک جور حرف میزنه بخاطر همین این وسط پسرم داره بد بار میاد و اصلا به من احترام نمیزاره مخصوصا تو جمع.از لحاظ درسی پسرم درسش خوبه فقط تو مدرسه درس یاد میگیره.حتی به همسرم ميگم به پسرمون بگو درس بخونه پیش بچه میگه درس بچه آمون خوبه.ميخواستم برم چند کتاب بگیرم که درسش قویتر بشه برا دوستم تعریف کردم که باید به همسرم و پسرم دروغ بگم که شما که دوستم هستی کتاب گرفتی و پسرم کتاب کمک درسی رو بنویسه و بخونه وگرنه همسرم بفهمه من گرفتم میگه بچه درسش خوبه لازم نیست آخرش دوستم خودش کتاب رو حساب کرد تا من دروغگو نشم.بارها رو بارها با زبون خوش با همسرم حرف زدم میگه چشم باز فردا پیش بچه دفاعش رو میکنه.دیگه نميدونم چکار کنم.