سلام.ما سه ماه است که عروسی کردیم اما به دلیل درس شوهرم او به تهران میرود و من در شهر خود فقطآخر هفته ها از چهارشنبه به خانه می آید .که در همان دوروز هم ما مدام بحث داریم او دوست دارد از وقتی می آید دیگر من به سراغ خانواده ام نروم مثلا خواهرم مراسم داشت و جز من کسی برای کمک نداشتو همسرم اعتراض کرد که چرا انقدر طرلانی مدت به انجا رفتی و برای من ارزش قایل نیستی و ... و همش میگوید تو برای من مثل خانوادت وقت نمیذاری من واقعا خسته شدم توی سه روزی که هست من هم باید کار های خانه را بکنم هم درس بخوانم و هم به مادر ایشان سر بزنیم و هم به مادر خودم سر بزنم و اگر اقواممراسم داشت شرکت کنیم .من فقط از او درک میخواهم ولی باز حرفای خودش را تکرار میکند من به خانوادم خیلی وابستم یروز نبینمشون واقعا بهم میریزم وقتی که عصبانی میشود از شوهر بودنش سو استفاده میکنه و میگه میخوای منعت کنم از رفتن لطفا راهنمایی کنید کنید خیلی خسته شدم .حتی به جدایی هم فکرکردم...