بچهها رفتارهای مثبت و منفی را تست میکنند. یک کودک هرقدر هم خوب باشد گاهی عصبانیت را تست میکند و این کاملا به ترتبیت کودک وابسته است. در این مرحله رفتار والدین تعیین میکند که رفتار کودک ماندگار شده و تبدیل به یک وسیله و ابزار شود یا کودک آن را ابزار مناسبی نیافته و از آن بگذرد. اگر وقتی کودک مادر را میزند، مادر عصبانی شده یا کوتاه بیاید، این کودک است که برنده میشود و این رفتار را تکرار میکند.
اگر کودک با این رفتارها باز هم مقاومت کرد و پرخاشگری اوج گرفت میتوان او را در دسته بچههای سخت و ناسازگار قرار داد و باید خدمات فردی مشاورهای دریافت شود. یادتان باشد 5 تا 10 دقیقه پرخاشگری یا نیم ساعت گریه کردن جزو مقاومت شدید محسوب نمیشود.
1. دلایل پرخاشگری چیست؟
پرخاشگری در کودکان چند علت دارد.کودکانی که درست نمیتوانند صحبت کنند یا دیر به حرف میافتند استعداد پرخاشگری بیشتری دارند. اولین نشانه آن هم این است که با داد زدن خواستهشان را ابراز میکنند. کودکانی که والدین با آنها گفتوگو ندارند هم میتوانند پرخاشگر شوند. ممکن است برخی والدین معتقد باشند که با کودک زیاد صحبت میکنند اما اگر عمده صحبتها درباره بایدها و نبایدها باشد، نمیتوان آن را به حساب گفتوگو گذاشت. گفتوگو یعنی یک صحبت دو طرفه. اینکه به دنیای کودکی بروید و با او حرف بزنید. کودکانی که احساسات خود را نمیشناسند هم ممکن است به پرخاشگری روی بیاورند: احساساتی مانند ناراحتی، گرسنگی، خستگی، عصبانیت و... که در نهایت به دلیل ناشناخته ماندن از سوی کودک به شکل کتک زدن یا داد زدن بروز میکند.
2. محکم باشید
اگر کودک به هر دلیلی پرخاشگری را انتخاب کند، والدین نباید با پرخاشگری به او پاسخ دهند اما باید محکم باشند. مثلا اگر کودک را بغل کردهاید و او شما را میزند، بدون آنکه هیچ بحثی با او بکنید باید خیلی سریع او را زمین بگذارید یا اگر در اتاقش هستید او اسباببازیاش را به سمت شما پرت میکند، بدون اینکه گفتمان خاصی با او داشته باشید، از اتاق بیرون بروید. بیتوجهی و ترک کودک بدون حرف زدن با او نشان میدهد که نه تنها چیزی را به دست نیاورده بلکه توجه مادر را نیز از دست داده است.
3. محدودش کنید
اگر مادر هم همراه کودک عصبانی شود، کودک رفتار مادر را به خاطر میسپارد نه رفتار خودش را اما وقتی کودک را با مشکل تنها بگذارید، ارتباط چشمی، بغل کردن یا حضورتان را از او بگیرید، بعد از چند بار تکرار نتیجهگیری میکند که امتیازهایی را از دست داده است.
ممکن است دفعات اول حتی رفتار او تشدید شود اما صبوری شما میتواند او را زودتر به این باور برساند که رفتارش باید تغییر کند.
چرا کودکم بچه های دیگر را کتک می زند؟
شاید عصبانی است
عصبانیت شایعترین مشكل بچههاست. این عصبانیت درواقع تجلی درد و ناكامی كودك به دلیل ناتوانی او در كنترل جهان اطراف است. از آنجا كه كودك نوپاست، هر چند احساسات او بسیار قوی است اما وسیله كافی برای ابراز ناامیدی را ندارد و همین او را بیش از پیش ناامید كرده و از عصبانیت منفجر میكند. در نهایت او با تنها وسیلهای كه در اختیار دارد به دیگران حمله میكند یعنی با كتكزدن.
جلب توجه میکند
كودك نیاز به توجه دارد بهطور معمول او ترجیح میدهد از راههای مثبت یعنی با انجام كارهای خوب این توجه را بهدست آورد اما اگر تشویق كارهای خوب به اندازه كافی نباشد و كودك مورد بیتوجهی قرار گیرد، برای او توجه منفی هم بهتر از بیتوجهی است. كودكی كه اغلب مورد غفلت واقع میشود ممكن است پس از مدتی كشف كند كه اگر جنگ و دعوا راه بیندازد و دیگران را بزند در مركز توجه دیگران قرار میگیرد.
ارتباط كلامی را یاد دهید
کودک باید بیاموزد که از كلمات برای بیان احساسات منفیاش استفاده كند. به كودك یاد بدهیم در زمان مناسب بگوید «الان عصبانی هستم» وقتی كـودك بتواند احساسات خود را مستقیما و مانند افراد بالغ بیان كند، شیوه كتك زدن به تدریج متوقف میشود.
احساساتش را تصدیق كنید
كودك کتک میزند چون نمیتواند احساسات خود را به ما منتقل كند. وقتی به احساسات كودك آگاه باشید و آن را تصـدیق كنید، دیگر دلیلی برای كتكزدن وجود ندارد. مثـلا به او بگـویید «حتمـا از اینكه به تـو اجـازه ندادهام اینكار را بكنی خیلی ناراحت هستی» با این جمله به او نشان میدهید كه احساس او را درک کردهاید و به او حـق میدهید كه احسـاس عصبانیت كند و این طبیعی است. آنچه ما با این کار به او میآموزیم، این است كه با روشی غیر از كتك زدن عصبانیت خود را ابراز كند.
الگوی خوبی باشید
كودكان اگر ببینند والدین آنها تنبیه بدنی را بهكار میبرند، بیشتر تمایل به کتک زدن بچههای دیگر پیدا میكنند. اگر درباره رفتار خشن كودك نگران هستید، نباید به او اجازه دهید شما را درحال كتكزدن حتی بهعنوان تنبیه ببیند.
هیجاناتش را برونسازی میکند
۳عامل وجود دارد که در بیماریها باید به آن توجه شود؛ یکی رفتار انفعالی جدی است که در آن کودک، کاری به کسی ندارد و برای خودش بازی میکند، دوم رفتار پرخاشگرانه و دیگری رفتار وسواسگونه است. اگر این ۳ نوع رفتار در کودکان مشاهده شود باید حتما با مشاور مشورت شود تا بررسی انجام و اطمینان حاصل شود که مساله خاصی وجود ندارد.
برونیسازی میکند
پسربچهها یک مکانیسم دفاعی دارند که به آن برونیسازی کردن میگویند. به این معنا که اگر یک مشکل روانشناختی داشته باشند معمولا با درگیر شدن با محیط سعی میکنند آن مشکل را برطرف کنند یا هیجان منفی را کم کنند. در دخترها بیشتر به این صورت است که آنها را درونسازی میکنند.
اختلال بیشفعالی
مساله دیگری که وجود دارد طیف اختلالات بیشفعالی و اختلال سلوک و نافرمانی مقابلهای است که اگر در تاریخچه خانوادگی چنین مشکلاتی وجود داشته باشد، میتواند به ارث برسد و کودک از همان ابتدا حالت ناسازگارانهای داشته باشد. سوال مهم اینجاست که این کودک از قبل این حالت را داشته یا به تازگی این رفتار را شروع کرده، تاریخچه خانوادگی این کودک و شرایط خانوادگی در این رفتار کودک بسیار مهم است.
این یک نشانه است
نمیتوان به صورت واضح درباره مشکل این کودک صحبت کرد چون طیف عوامل گوناگونی در بروز رفتار موثر است اما در میان پسربچهها این یک نشانه است. ممکن است این رفتار در یک جایی از خانواده یادگیری یا تقویت شده باشد. ممکن است مادر افسرده هنگام رسیدگی به کودک پرخاش کرده باشد.
به این توصیهها عمل کنید
1. توجه به بخشی از رفتار کودک که اتفاقا مثبت است میتواند بسیار موثر باشد.
2.در مقابل رفتار پرخاشگرانه صبر کنید و اجازه ندهید کودک خشمتان را تحریک کند.
3.بیتوجهی کنید. مدت زمانی بیتوجهی کردن باعث میشود کودک نسبت به آن رفتار سرد شود.
4.کودک را نترسانید. در برخی خانوادهها کودک را از پدر میترسانند. ترساندن غریزه صیانت از ذات را در کودک تحریک میکند. در برخی کودکان همین امر
باعث اختلالات روانی شده و در برخی دیگر هم منجر به پرخاش میشود.