کودکان و زبان رنگها
ابتدا بهتر است آشنایی اولیه کودک با رنگها را مورد توجه قرار دهیم. قبل از یادگیری اسم رنگها، کودک از طریق مشاهده بین آنها تمایز قایل میشود. در فاصله سنی دو تا پنج سال کودک نام رنگها را یاد میگیرد. دخترها معمولاً سریعتر از پسرها نام رنگها را به خاطر میسپارند. البته این روند یادگیری در کودکان مختلف، متفاوت است و بستگی به چگونگی رشد سیستم عصبی آنها دارد. اگر میخواهید به کودکتان توانایی تشخیص رنگها را آموزش دهید، سعی کنید ارتباط آنها را با یک چیز مشابه به آنها نشان دهید. در اینجا چند مثال برای کودکانی با بهره هوشی متوسط میآوریم:
زرد مثل موز، لیمو، آفتاب_ قرمز مثل سیب، گوجهفرنگی
آبی مثل شلوار جین، آسمان_ سبز مثل نخودفرنگی، علف، برگ
خاکستری مثل فیل_ قهوهای مثل خرس، پوست درخت
این بحث به رابطه رنگها با روانشناسی کودک میپردازد و امیدواریم برای شما عزیزان مفید واقع شود. رنگ جنبه مثبت دوران کودکی ما را نشان میدهد.کودکان به همه رنگها علاقه دارند و فوراً نسبت به آنها عکسالعمل نشان میدهند. با این همه، عکسالعمل کودکان متفاوت از عکسالعمل بزرگسالان است. رنگها میتوانند بزرگسالان را در شناخت روحیات کودک راهنمایی کنند؛ اما آنها نیز باید زبان رنگها را بشناسند.
کودکان دایره محدودی از رنگها را مورد استفاده قرار میدهند که البته این دایره در فرایند رشد آنها تا دوره بزرگسالی گسترش مییابد. اولین چیزی که کودکان قادر به تشخیص آن هستند، رنگهاست. کودکان در ابتدا رنگهای سیاه و سفید (روشنایی و تاریکی) را تشخیص میدهند و والدین نیز در این دوره اغلب نقاشیهای سیاه و سفید برای آنها میکشند و اسباب بازیهای سیاه و سفید برایشان میخرند؛ اما در مدت شش هفته تا دو ماه وضعیت آنها تغییر شگرفی میکند. در این زمان ابتدا کودک رنگ قرمز و پس از آن دیگر رنگهای گرم را تشخیص میدهد و رنگ زرد را نیز در فرایند شناسایی رنگها به مرور درک میکند.
کودکان جذب رنگهای گرم میشوند. پژوهشهای متعدد نشان میدهد که گرایش کودکان به رنگهای گوناگون طی مراحل مختلف رشد تغییر میکند. بسیاری از کودکان زیر ده سال رنگ قرمز یا صورتی را به عنوان رنگ دلخواهشان بر میگزینند؛ اما همین کودکان وقتی سنشان از مرز ده سال میگذرد، رنگ آبی را ترجیح میدهند. این تغییر در فرایند رشد به منزله توانایی انتخاب رنگ است. سلیقه کودک در انتخاب رنگ کاملاً با جنسیت او ارتباط دارد.
پژوهشها نشان میدهد که دختر بچهها صورتی و بنفش را به رنگهای دیگر ترجیح میدهند و پسرها سیاه و دیگر رنگهای تیره را بیشتر از رنگهای دیگر میپسندند. اکنون این سوال به ذهن میآید که این انتخابها ذاتی هستند یا اکتسابی؟ والدین به کودکان میآموزند که برای انتخاب لباسها و اسباب بازیهایشان رنگهای خاصی را با توجه به جنسیت خود انتخاب کنند. هر چند یافتن پاسخ دقیق برای سوال فوق کار مشکلی است، با این همه احتمال زیادی وجود دارد که انتخاب رنگها ریشه فطری و جنسیتی داشته باشد. شاید در آینده پاسخ این سوال به روشنی یافت شود. آیا تولیدکنندگان اسباببازی چیزی در این باره میدانند؟اگر به قفسه اسباببازیها نگاه کنید، متوجه خواهید شد که آنها کاملاً از رنگهای مورد علاقه کودکان آگاه هستند و از رنگها برای جلب توجه و فروش محصولاتشان استفاده میکنند. حتی کمپانیهایی که برای بزرگسالان کالا تولید میکنند نیز در تولیدات خود سلیقه کودکانه را مورد توجه قرار میدهند. در همه این اشیاء تاکید خاصی بر رنگها به عنوان عنصر اصلی ساخت مشاهده میشود.
تاکید بر رنگها در ارتباط با جنسیت، فقط یک مثال است. اگر شما به بعضی از محصولات و بستهبندیهای رنگارنگ آنها توجه کنید، خواهید دید که تولیدکنندگان با این کار میخواهند تمایلات و علاقهمندیهای کودکان را به بزرگسالان نیز ارائه کنند. بعضی از والدین بر این باورند که تولیدکنندگان با اهداف سودجویانه قصد فریب کودکان را دارند؛ اما به یاد داشته باشید این کودکان هستند که با دادن پاسخ مثبت نسبت به اینگونه تولیدات موجب رواج آنها میشوند. استفاده از رنگها برای کنترل کودکان و نوجوانان از اهمیت بسزایی برخوردار است و اشکال مختلف بکارگیری آنها میتواند نتایج مختلفی داشته باشد. حال که فروشندگان و تولیدکنندگان با شناخت سلیقه کودکان در تولید و ارائه محصولاتشان تا این حد موفق هستند، پس شما نیز میتوانید از این روش در جهت تعلیم و تربیت فرزندانتان استفاده کنید.
نتیجه گیری
پژوهشها نشان داده است که وقتی شما یک سیب آبی را به کودک نشان بدهید و از او بپرسید: «این چیست؟» مدت بیشتری طول خواهد کشید تا او سیب را بشناسد. یک سیب آبی ممکن است برای کودک مضحک به نظر برسد. این امر حاکی از این است که کودک با خندیدن به اشیای انتزاعی و کاربردهای غلط، قدرت انتقاد خود را نشان داده است. به محض اینکه کودک نام رنگها را یاد گرفت، آماده است اطلاعات جدیدتری بیاموزد. والدین همیشه تمایل دارند به روش صحیح به کودکان آموزش دهند. ما بر این باوریم که تأکید بر خصایص رنگی میتواند در تفکیک موضوعات مشابه مفید باشد و از خطا و اشتباه جلوگیری کند. به خاطر داشته باشید که چشم انسان قادر به تشخیص کلیه رنگهای مابین زرد و مشکی است و مغز بهطور خودکار مانع خطای ادراکی چشمها میشود. اگر شما میخواهید کودکان به بعضی اشیاء دست نزنند، میتوانید از رنگها به عنوان علامت خطر استفاده کنید. همچنین میتوانید درِ اُتاق آنها یا موارد ورود ممنوع را که خطرناک هستند (مانند پلهها و زیرزمین)، با رنگها علامت بگذارید. حتی در مورد کودکان بزرگتر نیز شما میتوانید از رنگها به عنوان یک عنصر مهم در آموزش آنها استفاده کنید. اگر کودکتان به خوردن بعضی از غذاهای مفید علاقه نشان نمیدهد نیز میتوانید از رنگها کمک بگیرید.