سلام خسته نباشید همسر من اصرار داره که تنها به دیدن مادرشوهرم برود و اینجوری بیان میکنه که میخوام آ زاد باشم و هروقت که میخوام بروم الان نزدیک دوساله عروسی گرفتیم همیشه میگفته ولی چون من دوست نداشتم تنها بره نمیرفته ولی الان یک ماهیه میگه خسته شدم و میخوام آ زاد باشم و موقعیتی جور میکنه که تنها بره و تو خانواده ما طوری بوده که زن و شوهر همیشه باهم هستن. تو این مدت هیچ وقت نبوده که بگم نریم یا بهونه بیارم همیشه همراهش بودم نمیدونم دلیل این کارش چیه ؟ و من باید چیکار کنم ؟ خونه مادرش که تنها بره دخالت تو زندگیم زیاد میشه و خودش هم بهانه گیر میشه.