رفتار با فرزندان در سن بلوغ چگونه است ؟ بسیاری از والدین تا زمانی که فرزندان دختر و پسرشان به سن بلوغ می رسند مشکل خاصی ندارند اما همین که فرزندانشان به دوران بلوغ وارد می شوند که این دوره تقریبا مصادف با دوره راهنمایی تحصیلی یا دوره اول متوسطه نظام جدید آموزش و پرورش می باشد تازه مشکلاتشان با بچه هایشان شروع می شود بچه های حرف گوش کن و مطیع دیروز حالا قد علم می کنند و سرکشی پیشه می نمایند. حال چه باید کرد …
خوب در زمینه رفتار با فرزندان در سن بلوغ کاری که از دستمان بر می آید این است که این دوران بلوغ را خوب بشناسیم و صبر و حوصله مان را بیشتر کنیم و از همه مهمتر این تغییر را به فال نیک بگیریم و بدانیم که کودکمان در حال کامل شدن و متعالی شدن می باشد. پس کمکش کنیم که این دوران بلوغ را به خوبی طی کند . و از همه مهمتر اینکه اولین گام در طرز برخورد صحیح با فرزندان در سن بلوغ پذیرش آنان به عنوان یک بزرگسال می باشد. و دیگر با آنها کودکانه برخورد نکنیم. خوبه اگه برایتان فرزندتان مهم هست که هست ! مطالب زیر را فراموش نکنید !
درک صحیح دوران بلوغ عاملی موثر برای رفتار با فرزندان در سن بلوغ
سن بلوغ دقیقاً چه زمانی آغاز می شود ؟ پاسخی که شما می توانید در برابر این پرسش به فرزند خود بدهید بدین شرح است: این سن در هر فرد متفاوت است. برخی از افراد خیلی سریع بالغ می شوند، عده ای دیر تر و بعضی ها هم به طور متعادل به این سن می رسند. به هر حال همه این دوره ها جزء موردهای طبیعی به شمار می روند.
اما به هر حال خانواده برتر ایرانی باید توان تشخیص کودکی و نوجوانی فرزندانش را داشته باشد. بیشتر افراد این تفاوت را از روی تغییراتی به این شرح متوجه می شوند: رشد سینه ها، شروع عادت ماهیانه، رشد موهای شرمگاهی و صورت. این موارد از جمله مشهود ترین علائم رسیدن به سن بلوغ قلمداد می شوند؛ اما نوجوانان بین سن 10 تا 14 سالگی و شاید کمی کمتر یا به عبارتی دختران از کلاس سوم وچهارم ابتدایی به بعد، در دوره بلوغ قرار می گیرند و پسرها از حدود سال هفتم در نظام جدید آموزش و پرورش یا به عبارتی سال اول دوره اول متوسطه (چقدر مشکلش کردند!) تغییرات بیشمار دیگری را نیز تجربه می کنند. به مجموعه کل تغییرات جسمی و روحی، “بلوغ” اطلاق می شوند.
اکثراً گزارش می شود که رفتار نوجوانان در این زمان با پدر و مادرها عوض می شود. آنها تمایل پیدا می کنند تا هر چه بیشتر از خانواده های خود جدا شده و مستقل شوند. به همین دلیل تمایل پیدا می کنند تا هر چه بیشتر خودشان را از پدر و مادر خود دور کنند. در این سن اهمیت آنها به دیگران به ویژه هم سن و سال هایشان بیشتر می شود و هر کاری را که آنها انجام می دهند، روی خودشان پیاده می کنند.
آنها خودشان را به شکل های مختلف در آورده و در غالب افراد دیگر می روند. روی این نکته که تا چه حد با هم سن و سال های خودشان تفاوت دارند، توجه بسیار زیادی می کنند و همین امر باعث می شود تا درگیری ها و بحث های بیشتر در خانه بوجود آید.
رفتار با فرزندان در سن بلوغ
یکی از معمولی ترین انواع درگیری هایی که در سنین بلوغ بوجود می آید، مخالفت مکرر با پدر و مادر است. نوجوانان در این سن قدری سرکش می شوند و در هر مورد با والدین خود مخالفت می کنند. البته نمی توان گفت که همه نوجوانان دچار یک چنین مشکلی میشوند، اما در اکثر موارد این اتفاق روی می دهد. دلیل این امر تغییرات روانی و احساسی در وجود نوجوان ذکر شده است.
به هر حال نوجوانان هر کاری که انجام می دهند، تنها یک هدف را دنبال می کنند و آن هم رسیدن به استقلال است. به این منظور آنها سعی می کنند تا آنجایی که میتوانند خودشان را از خانواده دور کنند. به ویژه بچه هایی که بیش از اندازه به خانواده وابسته هستند، تلاش بیشتری در این زمینه از خود نشان می دهند. آنها این امر را به واسطه نظرهایی مخالف با نظر والدین نشان می دهند و آنچنان که قبلاً با پدر و مادر ارتباط برقرار می کردند، با آنها رابطه برقرار نمی کنند.
همچنان که بزرگتر می شوند، تمایل پیدا می کنند تا نسبت به مسائل مختلف دقیق تر و منطقی تر فکر کنند. آنها در ذهن خود ارزش های اخلافی مختلفی را تعریف میکنند، یک نظام ارزشی جداگانه را برای خود در نظر می گیرند، و راهکارهای پدر و مادر که تا چند وقت پیش برای آنها کارگشا بود، مشکل آفرین جلوه می دهد.
وظیفه پدر و مادر این است که ببیند تا چه حد به فرزند خود فضا می بخشد و به او اجازه می دهد که احساس استقلال پیدا کند. والدین در این زمان باید سوالاتی به این شرح را از خود بپرسند: “آیا بیش از اندازه او را کنترل می کنم؟” و یا “آیا به اندازه کافی به حرف های او گوش می دهم؟” و “آیا به او اجازه می دهم تا نظر های مثبت خودش را در کارها اعمال کند؟”