با کودک بد غذا چه باید کرد ؟
بیشتر پدر و مادرها درباره
تغذیه كودكان خود نگران هستند . این والدین از بى میلى و كم غذا خوردن كودكان خود در رنج هستند و شكایتهاى مختلفى در این مورد دارند . بىاشتهایى یا بد غذایى كودك در هر شكلی ،مساله مهمى است كه باید آن را جدى گرفت، چرا كه در نهایت به سوء تغذیه منجر مىشود . باید بدانیم فقط گرسنگى نیست كه كودك را به سوى غذا مىكشاند و یا فقط سیر بودن موجب دورى و پرهیز از غذا نمىشود، بلكه عوامل گوناگونى، جدا از نیازهاى بدنى، موجب مىشود تا كودك غذا بخورد یا نخورد .
رفتار بزرگترها در این مورد بسیار تعیین كننده است؛ براى مثال اگر كودكى صبحانه خوردن با خانواده خود را دوست داشتنى و با اهمیت نبیند، هیچ میلى به یك صبحانه خوب پیدا نمىكند .
در بسیارى از خانوادههایى كه زنان شاغل هستند دیده شده كه مادر، كودك را با عجله بیدار مىكند، با عجله لباس او را مىپوشاند و به زور، یك لقمه خشك در دستش مىگذارد تا آن را به عنوان صبحانه بخورد . آیا به نظر شما، كسى مىتواند در یك محیط عصبى، شلوغ و با عجله غذا بخورد؟
غذا خوردن آن هم در ابتداى صبح، باید همراه با آرامش باشد . ایستاده غذا خوردن، با عجله لقمهاى را درست كردن، در حالى كه كارهاى مختلفى را انجام مىدهید، فضاى ناامنى را براى یك تغذیه مناسب به وجود مىآورد . در چنین حالتى، هیچ كودكى میل به خوردن صبحانه ندارد .
خانوادههایى كه مجبورند صبح زود از خانه خارج شوند و وقت كافى براى صبحانه خوردن در كنار كودك خود را ندارند، بهتر است برنامهاى را تنظیم كنند كه بتوانند همه با هم و در حضور كودك صبحانه بخورند و از این وعده غذایى لذت ببرند .
براى سر حال بودن در صبح و داشتن وقت کافی برای صرف صبحانه می توان:
- شبها زودتر خوابید.
- یك سرى كارها را از قبل انجام داد.
- زودتر بیدار شد تا كودك فرصت انجام كارهاى اولیه را داشته باشد .
در بعضى از خانوادههایى كه مادران شاغل نیستند، مشكل به شیوه دیگرى خودنمایى مىكند ؛ بعضى از مادران آن قدر دیر از خواب بیدار مىشوند كه مىتوانند صبحانه و ناهار را همزمان بخورند . دیر بیدار شدن، كوفتگى، خستگى و بىحوصلگى، بىاشتهایى را به همراه دارد . از آن جا كه مادر بىمیل استبراى تهیه صبحانه مناسب تلاشى نمىكند، در نتیجه با همان بىحوصلگى چیزى را براى كودك خود آماده مىكند تا او بخورد . كودكى كه همراه مادر خود دیر بیدار شده است طبیعى است كه صبحانه و ناهار او یكى مىشود .
به كودك فرصتبدهید تا صبحانهاش را كامل بخورد . در چنین فضایى نه تنها كودكان، بلكه هر انسانى از خوردن صبحانه لذت مىبرد و طبیعى است كه این رفتار به عنوان یك عادت غذایى مناسب در كودك باقى مىماند .
غذاى نیم روز صبح ( میان وعده اول )
از آن جا كه معده كودكان كم حجم است و غذاى كمى در معده آنها جا مىگیرد ، فاصلهى بین غذا خوردن كودك نباید خیلى زیاد باشد . كودكان، بین صبحانه و ناهار احتیاج به یك میان وعده دارند . این غذاى نیمروزى مىتواند انواع میوه، خشكبار، نان و شیرینىهاى سبك باشد . خوردن غذا در این زمان براى كودكان بسیار مهم است .
همراهى مادر با كودك در خوردن غذا مهم است؛ یعنى مادر در كنار كودك بنشیند، با او حرف بزند و با هم این غذاى نیمروزى را بخورند . كودكان در خوردن صبحانه یا ناهار و یا شام احتیاج به همراهى و همدلى اطرافیان خود دارند و دوست دارند كه بزرگترهایشان در كنارشان باشند و آنها را همراهى كنند . اگر غذاى نیمروز نامناسب باشد، در ناهاِر كودك حتما تاثیر منفى مىگذارد . تنقلاتى مانند انواع شكلات ، آب نبات و حجم زیاد شیرینى موجب مىشود تا كودك سیرى كاذب پیدا كند و میلى به غذا نداشته باشد . استفاده از انواع
خشكبار ، دانهها ، مغزها و میوهها به مراتب بهتر است .
ناهار كودك
ناهار كودك باید غذایى كامل با انواع مواد مغذى باشد . حداقل یك ساعت مانده به ناهار از دادن انواع تنقلات به كودك پرهیز شود. این تنقلات جلوى اشتهاى كودك را مىگیرد . به خصوص اینکه هرگز به کودک خود
هله و هوله ندهید. قبل از ناهار، كودك را از غذا مطلع كنید و اگر در خانه است، حتما او را از نوع غذا و یا اینكه غذا در چه وضعیتى است باخبر سازید . مىتوانید از نیم ساعت مانده به غذا، كودك را ترغیب به غذا خوردن كنید و بگویید غذا به زودى آماده مىشود .
تجربه یك مادر
« من از صبح به كودكم مىگویم ، چه غذایى را مىخواهم درست كنم و گاهى با هم به نتیجه مىرسیم كه چه چیزى را درست كنم . در بعضى از مراحل او را تشویق مىكنم كه به من كمك كند . وقتى بوى غذا در آشپزخانه پیچید از او مىخواهم تا بو بكشد و همین مساله تبدیل به یك بازى براى ما مىشود . من با
رفتارهاى مختلف نشان مىدهم كه غذا بسیار خوش رنگ، خوشعطر و خوشمزه است و سعى مىكنم با آب و تاب فراوان در مورد غذا حرف بزنم . حتما از او مىخواهم كه در چیدن سفره به من كمك كند و با هم سفره را براى غذا آماده مىكنیم . همیشه قبل از خوردن غذا مىگویم كه حالا ما بهترین و خوش مزهترین غذاى دنیا را مىخوریم . »
شكى نیست وقتى مادر این گونه فضا را از نظر روانى آماده مىكند، كودك مشتاقانه از غذا استقبال خواهد كرد. كودكى كه در چنین محیطى غذا مىخورد، دیدگاه خوبى به غذا دارد و از خوردن آن لذت مىبرد .
شور و شوق در غذا خوردن
یكى از عوامل مهمى كه موجب مىشود تا كودك غذاى خود را با میل و كامل بخورد، شور و شوق والدین و اطرافیان كودك است . هر چه این شور و شوق زیادتر باشد، كودك میل بیشترى به غذا پیدا مىكند . مادرى كه در رژیم است، پدرى كه بعضى از غذاها را مىخورد، و برخى را نمىخورد و از غذاها ایراد مىگیرد، موجب مىشود تا كودك نگرش مناسبى به غذا پیدا نكند .
خوردن قسمتهاى خاصى از یك ماده غذایى، زیر و رو كردن غذا، جست وجو در ظرف غذا، همه و همه رفتارهاى ناپسندى است كه كودك از پدر، مادر و مراقبین خود مىآموزد . این رفتارها در نهایت موجب مىشود كه لذت غذا خوردن در جمع خانواده كم شود و در نهایت كودك نیز با بىمیلى به غذا خوردن خود ادامه دهد . مادر، پدر و مراقبین كودك باید با رفتارهاى خود نشان بدهند كه همه غذاها لذیذ، مهم و ارزشمند هستند .