باعرض سلام و تشکر بابت تمام مطالب مفیدو راه گشا تون
من قم زندگی می کنم , همسرم طلبه اس, یه فرزند ۲ ساله دارم.
تمام بستگان ما تهران زندگی می کنند. فقط خواهر همسرم قم هستن.
مادرم اصلا نمیاد خونمون, میگه زحمت میوفتین ولی مادرشوهر و پدر شوهرم زیاد میان قم و ۹۰% اوقات, می مونن خونه ی ما نه دخترشون.
حتی وقتی من به دلایلی تهرانم و اونها میان قم, نمیرن خونه ی دخترشون و میرن پیش همسر من می مونن, و وقتی همسرم از خونه میره بیرون, اونا اونجا هستن....
اصلا از من اجازه نمی گیرن و گاهی حتی خبر هم نمیدن, و همسرم بهم خبر میده. اصلا توی خانواده شون مادر سالاری محضه.... و همه ی کارا با دستور مادرشوهرمه...
خیلی ناراحتم.
من روی مواد غذاییمون برنامه ریزی می کنم که زود تموم نشه, مثل گوشت...مرغ....برنج...
ولی وقتی میان دوسه روز می مونن و خواهر شوهرمم با شوهرش هی میان خونمون, تقریبا تمام موادغذاییمون تموم میشه
البته شوهرم از این موضوع گلایه نداره.
پول رهن این خونه رو پدر شوهرم داده و اینجا رو مال خودشون میدونن
وقتی میان راحت سراغ کابینت و یخچال میرن و ....
من شوهر و زندگیمو خیلی دوست دارم ولی این رفتاراشون خیلی ناراحتم می کنه
همسرم میدونه من سختمه, هی سعی می کنه بامن مهربون تر باشه که ناراحت نشم...
لطفا راهنماییم کنین