سلام علیکم. من ده سال است که ازدواج کردم. همسر خوبی دارم. مشکل من این است که در این ده سال خیلی از بایدهای زندگی مشترک را رعایت نکردم و حرمت ها به شدت میان ما شکسته است. از فحش و نفرین و اقتدار شکنی و بی حرمتی و ...بیشتر این موارد از جانب من بوده است به گونه ای که احساس می کنم همسرم شوهر ده سال پیش نیست خیلی عصبی شده خیلی سر شده نسبت به من. ما خیلی با هم جر و بحث می کنیم. خیلی سعی کردم خودم رو اصلاح کنم. تا حدودی در یک ماه اخیر بهتر شدم اما خوب صحبت کردن با همسرم برام سخته. برام شخته که جملات اقتدار بخش و تحسین کننده بهش بگم. اصلا نمی تونم دو دقیقه بدون دعوا در مورد موضوعی مثلا تربیت فرزند حرف بزنیم. می گه من همه اینا رو بلدم. تو مقصری در مشکلات دخترمون. تو رو خدا کمکم کنید مطالعه زیاد دارم اما عمل کردن برام سخته اینقدر که بی احترامی کردم . در ضمن فکر می کنم به بیماری غرور و خودخواهی هم مبتلا هستم. چه طوری می تونم اعتماد همسرم رو به خودم جلب کنم بعد از این همه بی احترامی که بهش کردم. تسلیم بودن برام سخته