سلام. من ۲۲ ساله هستم و دانشجوی کارشناسی.
من خیلی زندگی بدی دارم. از بچگیم هیچوقت پدر و مادرم مهری بهم نداشتن و پدرم فقط در پی رفع نیازهای مادی بوده و هست و هیچگاه من مهر پدر دختری ازش ندیدم. از بچگیم وقتی کار قشنگی میکردمو ااینا میدیدم که هیچ محبتی به دنبالش نیست. رفتار پدر مادرم خیلی خشک و غیر عاطفیه. من تاحالا پدرمو بغل نردم اونم همینطور. ما سه بچه ایم. من همیشه ارزوی داشتن یه خانواده شاد رو داشتم اما دریغ..
برادرم در ۱۷ سالگی ترک تحصیل کرد. اما پدر و مادرم اون رو حتی پیش یه مشاور نبردن. رابطه مادرم هم مثل یه ادم معمولیه با من و خواهر برادرم. هیچ عشقی تو خانواده ما نیست. برادرم یعد از هجده سالگی سربازی رفت و متاسفانه دچار اعتیاد شد. یک سال پس از سربازی توسط کمپ ترک کرد اما به شدت پرخاشگر و عصبی شده. لی احترامی های زیادی به پدرومادرم میکنه و بیشترش به خاطر تربیت نادرسته. مادر من هیچوقت با من دوست نبود و من هیچوقت مساعل خصوصی.زندکیمو بهش نگفتم. پدر و مادرم از کودکی ما تا حالا نقش حمایتی از ما نداشتن. جلو هیچکس از ما حمایت نمیکردن و همیشه پدرم حق را به کس دیگه میداد. خیلی از زندگیم یدم میاد و ارزوی مرگ دارم. من و خواهر و برادرم در ارزوی مهر خانواده موندیم و هیچوقت تجربش نکردیم....
خیلی حالم بده یه کم کمکم کنید