باديگران احساس برادري كردن از سفارشات قرآن كريم است. «انماالمومنون اخوه»
هميشه در تنهايي به انسان احساس ترس واضطراب دست مي دهد. ولي وقتي با گروه باشد حسّ آرامش براي اوايجاد مي شود. پس براي اينكه با گروه باشد لازم است اين گروه را حفظ كند وبراي حفظ گروه، محبت واحسان به آنها لازم است.
همكاري با ديگران وكمك مالي ومعنوي به آنها در قالب انفاق وصدقه ة هديه وايثار وگذشت وعفو وبخشش و... مي تواند انسان را در ميان گروه دوست داشتني كند.
پيامبر (ص) در حديت قدسي از محبت وتعاون ميان مردم به صورت عامل جلب محبت خداودست يابي به آرامش واطمينان وامنيت ياد مي كند. آنجا كه مي فرمايد: «قال الله تعالي: حقت محبتي للمتحابين فيّ وحقت محبتي للمتزاورين فيّ، وحقت محبتي للمتجالسين فيّ، الذين يعمرون مساجدي بذكري، ويعلمون الناس الخير، ويدعونهم الي طاعتي اولئك اوليائي الذين اظلهم في ظل عرشي واسكنهم في جواري وآمنهم من عذابي وادخلهم الجنه قبل الناس بخمسمأته عام يتنعمون فيها وهم فيهاخالدون» پيامبر بعد از ذكر اين حديث فرمودند: (الا ان اولياء الله لاخوف عليهم ولاهم يحزنون)
15- اصلاح:
اصلاح كه به معني درست كردن وعيوب را بر طرف كردن مي آيد. در قرآن كه گاهي به صورت مطلق استعمال شده مي توان برداشت كرد كه منظور، هم اصلاح خويشتن است وهم اصلاح جامعه وديگران.
اگر انسان خودش را اصلاح كند يعني اخلاق ورفتار درستي پيدا كند ثمرة اين اصلاح، رسيدن به آرامش روحي ورواني است. چرا كه خودسازي يعني پاكسازي روح از آلودگيهاي اخلاقي، وطهارت وپاكي روح، تسكين دهنده وآرامش بخش مي باشد.
اصلاح جامه هم چنين تأثيري بر افراد جامعه مي گذارد، يعني اگر جامعه اي اصلاح شد وآلودگيها وتخلفات وجنايا ت در آن جامعه به حد اقل رسيده، همه كساني كه در آن جامعه هستند احساس امنيت وآرامش مي كنند وترس ودلهره و... از وجودشان بيرون مي رود.
پس براي اينكه حس امنيت وآرامش فضلي زندگي انسان را بگيرد لازم است اول به اصلاح خويش وبعد به اصلاح جامعه پرداخت. اگر همه اين كار را وظيفه خود بدانند، فضاي اين جامعه براي همه گلستان مي شود.
قرآن در سوره مباركه اعراف مي فرمايد:
«يا بني آدم اما يأتينكم رسل منكم يقصون عليكم آياتي فمن اتقي واصلح ولاخوف عليهم ولا هم يحزنون»
(اي فرزندان آدم اگر رسولاني از خود شما به سراغتان بيايند كه آيات مرا براي شما بازگو كنند (ازآنها پيروي كنيد) زيرا آنها كه پرهيزگاري پيشه كنند وعمل صالح انجام دهند (ودر اصلاح خويش وديگران بكوشند) نه ترسي برآنها هست ونه غمناك هستند.)
با توجّه به اين آيه مي توان گفت كه كوشش در جهت اصلاح خويشتن وديگران، ترس وغم را از دل آدمي دور مي كند نه در اين دنيا نا امني وتهديد وترس سراغ آدمي مي آيد ونه در آخرت، چرا كه پاك سازي خويشتن وساختن نفس موجب رضاي الهي مي شودودر نتيجه امنيت اخروي آدمي تضمين شده است.
در جامعه اي كه انسانهاي مصلح واصلاح كننده وجود نداشته باشد، خطر نا امني وبي هويتي آن جامعه را تهديد مي كند. ودر مقابل اگر گروهي به اصلاح جامعه بپردازند وفساد وتباهي وجرم وخلاف را در آن جامعه نابود كنند. اين جامعه يك جامعه آرماني وايده آل مي شود كه از نعمت امنيت برخوردار است كه همه افراد آن جامعه هم از اين نعمت بهره مند مي شوند.