باسلام.
من مدتی است که عقد هستم. مشکلات زیادی به دلیل سطح زندگی متفاوت با خانواده شوهرم دارم که اوایل بیشتر بود اما الان کمی بهتر شده. ولی یه مشکلی هست که خیلی منو ازار میده. مادر همسرم به شدت به بچه هاش به خصوص شوهر من وابسته است. اغلب طوری رفتار میکنه که انگار من هووی ایشونم. از این گذشته رفتارایی دارن که بیشتر باعث ناراحتی من میشه. مثلا زیاد از حد با شوهر من راحتن و همه جور مساعلی رو بهشون میگن. مساعل خصوصی ای که مربوط به خانوماس رو هم اکر صحبتی بشه به پسرشون میگن. البته یه پسر دیگه ام دارن ولی فقط با همسر من اینطورن. گاهی وقتا درمورد برخی مساعل که باشوهرم صحبت میکنیم یهو یه چیزایی میگه که اصلا باورم نمیشه مادرش بهش گفته. البته دروغ نمیگه چون خودم چند مورد دیدم که حتی جلوی من بهش میگه. این قضیه خیلی منو نسبت به مادرش ناراحت میکنه. من دوست دارم همسرم بعضی چیزای یه زنو از من که زنشم بشنوه نه این که از قبل بدونه. وقتی خیلی داخل این بحثا باشه حس میکنم روحیاتش زنونه داره میشه و اون اقتدارو نداره. نمیدونم با این رفتارشون چیکارکنم. الان واقعا گفتن بعضی مساعل بهش هیچ لذتی برام نداره چون میبینم که میدونه و از مادرش شنیده.