0 امتیاز
693 بازدید
در جهان بینی اعتقادی توسط
من حدود هفت روزه که بعد از چهار سال انتظار خونه خودم رفتم. با کلی ذوق خونه گرفتیم و وسایل چیدیم شوهرم هم مهربونه و مشکلی باهم نداریم ولی تمام این هفت روز من گریه کردم حتی خواب هم ندارم به شدت به مادرم و حتی خونه و اتاقم وابسته ام نمیتونم خونه خودمو تحمل کنم حتی توی این مدت بیشتر مامان و بابام بخاطر کارهایی که برای خونه داشتیم پیشم بودن ولی همین که میرن احساس میکنم از دست دادمشون دلم میخواد برگردم خونه خودمون اصلا خونه جدید رو خونه خودم نمیدونم.همش ناراحتم که نکنه اونا تنها باشن و از نبودن من ناراحت باشن. و خیلی عذاب وجدان دارم که چرا زمانی که پیششون بودم باهاشون تند رفتار کردم. راهنماییم کنید بجای شادی غم به خونم بردم البته سعی کردم که نه شوهرم متوجه بشه نه پدرمادرم بیشتر موقع خواب گریه میکنم

2 پاسخ

0 امتیاز
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
وابستگی چیست؟
 
ریشه تمام مشکلات انسان را باید در ضمیر ناخودآگاه جست و جو کرد و شروع این مشکلات از دوران کودکی است. نیازهای برآورده نشده دوران کودکی در قسمت ناخودآگاه بایگانی می شوند. وابستگی تنها درگیری ذهنی نیست بلکه احساسی از اعماق وجود ماست برای به دست آوردن، حفظ کردن و نگه داشتن و مکانیزیمی طبیعی است تا زمانی که برای رسیدن به استقلال فردی و روانی نیاز باشد.
 
وابستگی به تنهایی بد نیست اما وابستگی بدون حد و مرز به شدت مضر و مخرب است. مزاحم ترین و بدترین افکار ما وابستگی هایمان هستند که معمولا به ندرت متوجه آنها می شویم زیرا باورهای ساده ای هستند که به اشتباه آنها را حقیقت می پنداریم.
 
ریشه وابستگی در چیست؟
 
اکثر ناراحتی های ما از امیدهای واهی و وابستگی های خود ما سرچشمه می گیرند. واقعیت این است که پس از ترک وابستگی ها بدون شک آزادی و شادی های فراوان به سوی ما سرازیر می شوند. می توانیم به چیزی نیاز داشته باشیم اما وابسته آن نباشیم.
 
زمانی که احساس دلتنگی می کنیم سراغ فرد مورد علاقه مان می رویم تا به آرامش رسیده و مجددا به شرایط روحی مناسبی برسیم. اما اگر در آن زمان او گرفتار بود یا خسته یا به هر دلیل دیگر نمی توانست ما را ببیند چه می شود؟ از رفتار او چه برداشتی می کنیم؟ آیا ما می خواهیم او را ببینیم صرفا برای خود او و برای دیدنش یا می خواهیم او را ببینیم تا به این وسیله خلایی که در وجودمان ایجاد شده را پر کنیم؟
 
شکست های ما یکی از مهم ترین علل وابستگی هستند. بزرگی معتقد است «همه ما در ناخودآگاه مان از این که به تنهایی کافی و کامل نیستیم در عذابیم.» تمام درد و رنج های ما از درون خودمان نشات می گیرند. مساله ای که باید با آن کنار بیاییم وابستگی های درونی خود ماست، رها شدن از آنها یعنی آزادی، یعنی زندگی شاد و سالم.
 
وابستگی چند نوع است؟
 
وابستگی سالم: در وابستگی سالم، فرد در زمان مناسب و در صورتی نیاز، مستقیما درخواست کمک می کند. در روابط با دیگران احساس امنیت، اعتماد و علاقه به میزان کافی وجود دارد. روابط سالم و در حد اعتدال بوده و هریک از طرفین در رابطه برای دیگری ارزش و اهمیت قایل هستند. طرفین در عین حال که به نیازهای خود توجه دارند، حس محبت و همدلی را نیز از طرف مقابل خود دریغ نمی کنند.
 
وابستگی ناسالم: در وابستگی ناسالم فرد سعی دارد طرف مقابل را تحت کنترل و نفوذ خود قرار دهد و به دلیل ترس از طردشدن مانند یک قربانی چنین روابطی را تحمل می کند.
مفهوم وابستگی, وابستگی بدون حد و مرز

 
چرا وابسته می شویم؟
 
هستند افرادی که از زمان کودکی می آموزند کسی موظف به انجام امور مربوط به ما نیست اما گاهی شرایطی پیش می آید که به کمک فرد دیگری نیاز پیدا می کنیم. در چنین شرایطی در عین باور توانایی های شخصی خود و حفظ اعتماد به نفس می توانیم از فرد مناسبی درخواست کمک کنیم.
 
گروهی دیگر از زمان کودکی می آموزند به تنهایی امور مربوط به خود را به انجام برسانند و تنها بر توانایی های خود تکیه کنند. این افراد در بزرگسالی نیز معمولا در برقراری روابط با دیگران دچار مشکل هستند، کمتر روابط صمیمانه برقرار می کنند و ترجیح می دهند همواره با دیگران فاصله داشته باشند. درواقع این افراد با دوری گزیدن از دیگران احساس آرامش و امنیت می کنند.
 
اما گاهی فرد در دروان کودکی به این نتیجه می رسد که به تنهایی قادر به انجام کاری نیست و همواره به دیگران نیازمند است. چنین فردی در بزرگسالی نیز به این باور می رسد که برای بقا و ادامه زندگی وابسته به دیگران است و همواره به کمک دیگران نیازمند است. چنین باوری معمولا در نتیجه حمایت های بیش از حد والدین در دوران کودکی ایجاد می شود و سرچشمه شکل گیری شخصیت وابسته است. این افراد خود را بسیار آسیب پذیر می دانند که مانند یک کودک همواره محتاج کمک و توجه دیگران هستند، اکثر این افراد بسیار حساس و زودرنج اند.
 
اختلال وابستگی در کودکان چیست؟
 
کودکانی که به اختلال وابستگی گرفتارند در خلوت خود بسیار به مساله بقا و زندگی خود می اندیشند. این دسته از کودکان تنها روزها را سپری می کنند و هرگز به احساساتشان توجهی ندارند. اکثر کودکان مبتلا به اختلالات وابستگی، با احساسات خود بیگانه اند و معمولا رفتارهای برآمده از احساسات به خصوص خشم در آنها به ندرت دیده می شود.
 
کودکی که با احساسات خود آشنا نباشد، حتی متوجه بیماری هایش نمی شود، اگر در هوای سرد زمستان بیرون از منزل نگه داشته شود عکس العملی از خود نشان نمی دهد طوری که گویی اصلا متوجه سرما نشده، به خاطر داشته باشید کودکی که با احساساتش ناآشناست به کمک نیاز دارد. مدت زمان زیادی وقت نیاز است، با چنین کودکی باید بسیار صحبت کرد و بارها و بارها با ید ابراز احساسات را عملا به او نشان داد تا کودک راه ابراز احساسات خودش را بیاموزد.
مفهوم وابستگی, وابستگی بدون حد و مرز
0 امتیاز
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
وابستگی بیمارگونه چه علامت هایی دارد؟
 
-تنهایی برایشان غیرقابل تحمل و ناامیدکننده است.
 
-اغلب این افراد در زندگیشان مسوولیت های اصلی را به دیگران می سپارند.
 
-این افراد به تصمیم ها و اعمال خود اعتماد ندارند و نیازمندند دایما در طول زندگی و کار درستی اعمالشان از سوی دیگران تایید شود.
 
-برای حفظ کردن افراد در کنار خود از هیچ کاری دریغ نمی کنند حتی به اعمالی تحقیرآمیز و ناخوشایند دست می زنند.
 
-این افراد به محض جدایی از کسی که آنها را حمایت کرده و تکیه گاه آنها بوده است یا دچار افسردگی شده یا فورا خود را وارد رابطه دیگری می کنند تا حمایت های لازم را از طریق او کسب کنند و در چنین شرایطی احتمال ارتکاب اشتباه بسیار بالاست.
 
-هنگام صحبت و بحث با دیگران حتی اگر با نظر طرف مقابل مخالف باشند او را تایید می کنند تا مبادا با ابراز مخالفت موجب ناراحتی و از دست دادن طرف مقابل شوند.
 
-به شدت احساس نیاز به مراقبت دارند و از تحت سلطه قرارگرفتن هراسی ندارند.
 
وابستگی را چطور می توان ترک کرد؟
 
بعضی از ما چنان به شرایط زندگی و موقعیت فعلی خود وابسته شده ایم که دیگر خود واقعی مان را فراموش کرده ایم، من یک معلم، مهندس، پزشک، ... هستم. گویی من یعنی مهندس بودن من، نه انسان بودن من. واقعیت این است ما چنان با این افکار خو گرفته ایم که دیگر جزیی از وجود ما شده اند، این افکار به باور ما مبدل شده اند. حتی اگر از خود بپرسیم من بدون اتومبیلم، کارم، پول، همسرم، خانواده ام، خانه ام، دوستانم چه کسی هستم، پاسخی نداریم. از درون ناخودآگاه به دنبال کسی یا چیزی هستیم تا به ما معنی بدهد و با چنین طرز تفکری وابستگی مساله عجیبی نیست.
 
بزرگی می گفت که شب ها پیش از رفتن به رختخواب در محضر خداوند زانو زده و از خدای خود به خاطر تمام نعماتی که در تمام طول زندگی به من بخشیده است تشکر می کنم و سپس همه را به دست خدا می سپارم. کارخانه، منزل، دانش آموزانم، دوستانم و حتی همسر و فرزندانم را به خداوند بازمی گردانم و در ذهنم آنها را می بینم که از من دور شده و به رختخواب رفته و می خوابم در حالی که یک مرد کاملا فقیر و بی چیز شده ام.
 

 
با چنین نگرشی به زندگی روابط ما تغییر می کنند، متوجه می شویم که ما هرگز برای همیشه مالک چیزی نبوده ایم. هر آن چه در زندگی داریم هدیه و امانتی از جانب خداست که باید قدر آن را بدانیم و از خداوند برای این که آن را در اختیار ما گذاشته است، سپاسگزار باشیم.
به قرآن ناطق (عج) - سیستم پرسش و پاسخ خوش آمدید, مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از کارشناسان و حتی دیگر کاربران عزیز این مجموعه!

4.3هزار سوال

4.9هزار پاسخ

673 دیدگاه

3 کاربر

99 نفر آنلاین
0 عضو و 99 مهمان در سایت حاضرند
بازدید امروز: 681
بازدید دیروز: 2653
بازدید کل: 10604306
"راهنمای ارسال سوال" - به منظور بررسی سوالات مشابه خودتان بر روی علامت ذره بین کلیک کرده و کلیدواژه ای از مشکل و سوال خود را در سوالات جست و جو کنید. - بعد از اطمینان از غیرتکراری بودن سوالتان، به قسمت "پرسش سوال" بروید عنوان سوال خود را با حداقل 12 کاراکتر در قسمت عنوان سوال تایپ کنید - از دسته بندی ها ، دسته ی بانوان بصیر را انتخاب و با توجه به موضوع سوالتان زیر دسته مناسب را انتخاب کنید متن اصلی سوال را وارد کنید . - درصورت تمایل به دریافت جواب سوالتان از طریق ایمیل ، ایمیل خود را وارد کنید در غیر این صورت بخش مربوطه را خالی بگذارید برای اینکه سایت از حقیقی بودن سوال مطمئن شود ، تیک گزینه “I am not robot” را بزنید. - با کلیک بر روی گزینه پرسش سوال، سوال شما برای مدیریت ارسال می شود و در صورت صلاح دید پاسخ مناسب درج خواهد شد و شما در صفحه اصلی سوالات می توانید سوال و پاسخ خود را مشاهده کنید.
...