0 امتیاز
295 بازدید
در خانواده(تشكيل،تحكيم،تعالى) توسط
پنج ساله ازدواج کردم در سن 18 سالگی من اهل کرجم و شوهرم ارومیه.پدر شوهر ندارم و مادرشوهرم با ما طبقه بالا وما تو زیر زمین هستیم موقع خواستگاری من و خانوادم گفتیم دوری رو قبول نمیکنیم و باید خونشو بیاره کرج و منم قبول کردم مادرشوهرم با ما باشه.حالا من دوتا بچه دارم و همچنان تو شهرغریب بدون یه خونه مستقل من رو قولم هستم اما شوهرم بره رفتن به کرج هیچ اقدامی ننیکنه و هربار بگم دعوا میشه برای منم سخته دیگه نمیتونم از خانوادم دورباشم و یک طرفه رو قولم وایستم

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
دوست عزیز این مشکل بخودی خود مشکلی کوچک و قابل حل است. پس اولویت را برای حفظ پایه های زندگی خود و نشاط ان بگذارید. شاید همسرتان قصد عمل بقولش را داشته باشد ولی توانایی ان را ندارد یا به هر دلیلی. سعی کنید با گفتگویی مسالمت امیز از او دلیلش را بپرسید اما قبل باو بگویید که به نظرش احترام میگذارید و اورا درک میکنید. فقط برای آرامش خود دوست دارید دلیل او را بدانید. این نحوه برخورد بسیار موثر تر است. در مورد مادرش هم به همین شکل بپرسید که ایا دلیل خاصی دارد یا خیر. اما بطور کلی به نظر من سخت نگیرید . یا او توافق کنید که هر چندوقت یکبار به دیدن خانوادهتان بروید یا انهارا دعوت کنید. این روش برخورد در طولانی مدت روی تغییر رفتار او تاثیر مثبتی خواهد داشت. گاهی با او صمیمی تر باشید و از درددل او اگاه شوید شاید در این موارد حرفهایی برای گفتن داشته باشد.
توسط
اتفاقا مشکل اینجاست که اون زیاد لا من حرف نمیزنه کلن ارومهو تو فکر پیگیر هم که بشم تا حرف بزنه میگه دارم فک مبکنم یا بیخیال شو خستم و زود دستشو میزارو رو چشاش و دیگه هیچی نمیگه میدونم که مردا غار تنهایی دارن و خیلی وقتا واقعا باید بزاریم تنها باشن اما اون همیشه اونجوریه با توجه به اینکه از 6 سالگی پدر هم نداره و فقط یه مادر و خواهر که وونقدر هم باهاشون صمبمی نبوده از همون اول.و اما راجع به زندگیم من و اون خوشبختیم و واقعا مشکلی با هم نداریم و خیلی همدیگدو دوست داریم اما خوب این مساله باعث میشه گاهی اوقات من بهم بریرم حتی مثلن وقتی مادرشوهرم همیشه امکان بازی با بچه هامو داره و فوق العاده بهش وابسته ان اما مادر منتو کرج تو حسرته و بچه  حس خاصی به اون و خواهرام ندارن خیلی ازارم میده.البته تقریبا 4-5ماه یکلبار میریم و حدود یک تا دو هفته میمونیم که البته بیشتر دلتنگ میشم و فرقی نمیکنه.از طرفی با حرف خیلی از مشاورا از تربیت بچه هام نگرانم و حس میکنم با وجود مادرشوهرم این تربیت چندگانست.تازه زیرزمینی که من توشم فقط دوتا اتاق کوچیکه بدون حموم و دستشویی و من برای حمام و دستشویی بچه ها و خودم باید به واحد مادرشوهرم برم که خوب اذیتم میکنه و فک کنید هرلار که بچه اارو دستشویی میبرم نمیخوان برگردن خونه و گریه میکنن بمونن بالا و...ازطرفی خونه ای که توش هستیم مال ورثه است و خواهرشوهرم از اینجا ارث میخواد اما فروش نمیره5 ساله....و بازهم مساله مادرشه که اون اولای ازدواج میگفت اگه پسرم تو کرج خونه بخره منم میام باهاتون اما حالا 3 سالی میشه که میگه من میخوام تنها باشم و بدونین هرجابرین با شما زندگی نمیکنم و از اونجاییم که اول زندگی شوهرم شرط کرده مادرش باما باشه و حالا مودرش زیر بار نمیره اون هم کلن فکر کرج رفتن رو از سرش انداخته که مادرشو تنها نزاره.البته ما دوسال اول ازدواج بالا و سر یک سفره با مادرشوهرم زندگی میکردیم که سر دخالت هاش تو همه کارهای بچم که اجازه نمیداد به هیچ وجه من بچمو بزرگ کنم و دیگه اینکه کنترل ماهواره و تلویزیون همیشه تو دست اون بود و به محض اعتراض شوهرم دعوا میکرد جدا شدیم و اومدیم پایین.کلن مادرشوهرم مستقلانه رفتار میکرد و ما مثل یک مهمون کنارش مینشستیم تو همه موارد اشپزی و ....حالا من حس میکنم بیشتر از من این شوهرمه که بین من و مادرش گیر کرده و من با این وضع زندگی نمیدونم چیکار کنم درسته تورو خدا کمکم کنید.
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
ببینید دوست عزیز وقتی نمیتوان شرایط را تغییر داد بهترین روش برای حفظ ارامش زندگی انعطاف پذیری و درک شرایط است. اگر او به سخنان شما گوش نمیدهد شاید روش شما در صحبت اشتباه است. گاهی مرد نیاز به ارامش و تنهایی دارد , سعی کنید با محبت و صمیمیت باو نزدیک شوید, درددل کنید و درددلش را بشنوید. شما شناخت زیادی از او دارید پس باید بتوانید با مهرومحبت او را وادار به حرف زدن و گفتن دلایل خود بکنید. باو فرصت دهید و پشتکار داشته باشید. قدم اول حل مشکا شما اینست که بتوانید با همسرتان رابطه ای نزدیک داشته و از درون او اگاه باشید. پس ابتدا در این قسمت تلاش کنید.
اگر بازهم نتیجه نگرفتید سعی کنید تا جای ممکن شرایط خانه را مدیریت کنید. برای استفاده از سرویسها نظم داشته باشید و تاجای ممکن مستقل رفتار کنید. با مادر همسرتان صمیمی باشید تا بتوانید مشکلاتتان را باو در میان بگزارید. باید به قدرت و مدیریت خودتان اعتقاد داشته و تلاشتان را برای بهبود زندگی انجام دهید.
به قرآن ناطق (عج) - سیستم پرسش و پاسخ خوش آمدید, مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از کارشناسان و حتی دیگر کاربران عزیز این مجموعه!

4.3هزار سوال

4.9هزار پاسخ

673 دیدگاه

3 کاربر

69 نفر آنلاین
0 عضو و 69 مهمان در سایت حاضرند
بازدید امروز: 2734
بازدید دیروز: 1449
بازدید کل: 10539336
"راهنمای ارسال سوال" - به منظور بررسی سوالات مشابه خودتان بر روی علامت ذره بین کلیک کرده و کلیدواژه ای از مشکل و سوال خود را در سوالات جست و جو کنید. - بعد از اطمینان از غیرتکراری بودن سوالتان، به قسمت "پرسش سوال" بروید عنوان سوال خود را با حداقل 12 کاراکتر در قسمت عنوان سوال تایپ کنید - از دسته بندی ها ، دسته ی بانوان بصیر را انتخاب و با توجه به موضوع سوالتان زیر دسته مناسب را انتخاب کنید متن اصلی سوال را وارد کنید . - درصورت تمایل به دریافت جواب سوالتان از طریق ایمیل ، ایمیل خود را وارد کنید در غیر این صورت بخش مربوطه را خالی بگذارید برای اینکه سایت از حقیقی بودن سوال مطمئن شود ، تیک گزینه “I am not robot” را بزنید. - با کلیک بر روی گزینه پرسش سوال، سوال شما برای مدیریت ارسال می شود و در صورت صلاح دید پاسخ مناسب درج خواهد شد و شما در صفحه اصلی سوالات می توانید سوال و پاسخ خود را مشاهده کنید.
...