سلام.
23ساله هستم و همسرم38 ساله هستند. یک سال و پنج ماهه که ازدواج کردم. و با خانواده ی شوهرم زندگی میکنم. اهل جمعوری آذربایجان هستیم و در آنجا زندگی میکنم.
مدتی پیش به یقین و اطمینان کامل رسیدم که همسرم همجنسگرا هستن. و هیچ علاقه ای و شهوتی و تحریکی به جنس مخالف نداره. اوایل نمیدونستم. و فکر میکردم اگه باهام نزدیکی نداره بخاطر خستگی هایی هستش که میگه. و من چند بار خودم برای نزدیکی اقدام کردم. مکالماتش با دوستانش را شنیدم. و با او مطرح کردم. بهم قسم دروغ یاد کرد که آنها خانوم بودند و من چنین مشکلی ندارم. خلاصه رفیق فابریکش که انسان متدینی هم هستش بهم گفت که علت قطع رابطه اش با شوهرم بخاطر ابراز علاقه غیر متعارف شوهرم به او بوده است.
من الان نمی دانم آیا زندگی ام را با او بخاطر رضایت خدا ادامه دهم؟ تا باعث آبرو ریزی اش نشود؟ یا طلاق بگیرم؟ یا کمکش کنم؟
با توجه به اینکه کشورمون غیر اسلامی می باشد. ایشون چندین سال پیش به روانپزشک هم مراجعه کردن که روانپزشک بهش توصیه کرده که یک پارنتر واسه خودش پیدا کنه و اگه محیطش خوب نیست بره خارج زندگی کنه.
حالا با توجه به این که شوهرم نمیدونه که من از این موضوع آگاهم. و خانوادش و هیچکس بجز دوستاش نمیدونن که ایشون اینچنین مشکلی دارن. آیا من میتونم کمکش کنم؟؟؟
چطور این مضوع را با او در میون بذارم.
خانوادش همش بهم طعنه ی بچه دار نشدنم را میزنن. دیگر نمیدونن که اصلا پسرشون با من نزدیکی نداره تا من حامله هم بشم.
درضمن همسرم نماز خونه.
و مشکله دیگه ای که دارم: یکی از دوستاش بهم پیام داد. و مسئله ی همسرم رو با من در میون گذاشت. و من هم با او همدردی کردم. او به من گفت. حالا که نمیخوای آبروی شوهرت بره و میخوای بمونی.بیا در حالیکه با او هستی با من باش. من دوستت دارم. و از لحاظ جنسی باهاتم. وقتی این پیشنهاده کثیفشو شنیدم حالم خیلی بد شد. اون تهدیدم کرد که اگه با من نباشی من نوشته هاتو به شوهرت نشون می داد. من بهش گفتم که من خودکشی می کنم. خیلی دلهره دارم. شما را به فاطمه زهرا کمکم کنید. من توبه کردم و به ائمه توسل کردم که نباید با مرد نامحرم همدردی میکردم. من بهش اعتماد کردم از لحاظ برادری و دوست شوهرم بود.