0 امتیاز
32.2هزار بازدید
در خانواده(تشكيل،تحكيم،تعالى) توسط
با سلام،جاری دارم که به شدت سیاست به کار میبره و خودش تو دل خانواده همسر جا کرده با وجود اینکه پشت سرشون علاقه ای بهشون نداره،اما من کلا پشت و رو ندارم و همیشه خود واقعیم بودم،حتی به گفته شما در خیلی از مطالبتون اگر از کاراشون ناراحت شدم بهشون به خوبی مطرح کردم اما همین مطرح کردن های من باعث شده که اون عزیزتر بشه،حتی وقتی قرار بود من و جاریم همسایه بشیم ،مادرشوهرم به من گفت اگه هر اتفاقی تو خانواده بیفته من از چشم شما میبینم و ما 3 سال با هم زندگی کردیم و هیچ اتفاقی نیفتاد الان یکی دوسالی هست که جدا زندگی می کنیم اما ممکنه دوباره با هم همسایه بشیم بازهم مادرشوهرم همین حرف تکرار کردن،هر دو حاملگی سختی داشتیم و استراحت مطلق بودیم، جاریم،مادرشوهرم مثل گل جمع کردن اما من یه سر هم به خونمون نزدن چه برسه به جمع کردن،از تبریک گفتن تولد،از زایمان،حتی اگه خونه هر دو مهمونی باشه همه کارای اونو می کنن اما من تمام کارام باید خودم بکنم،از رازهایی که اون می دونه و من بی خبرم،همه اینا من رنج میده،شما بگین من چیکار کنم و چه رفتاری داشته باشم،دائم ناراحتم و رنج می برم و آرامش و قشنگی های زندگیم با دیدن این کارا از بین میبرم و آرامش شوهر مهربونم خراب می کنم.با خودم می گم شاید حمایت های زیاد شوهرم باعث این کار شده،چون برادرشوهرم به مادرشوهرم نزدیک ترن و همیشه با هم پچ پچ دارن اما شوهر من هیچ وقت بهشون اجازه توهین به من نمیده،دائم سعی می کنن با حرفاشون جاریم بکوبن تو سر من،ممنون میشم راهنمایی کنید.

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)

سلام  روابط جاریها معمولا تحت تاثیر روابط آنها با خانواده ی شوهر شکل می گیرد. اگر خانواده همسر بسامان و اعضای خانواده دارای تعاملهای هنجار با یکدیگر باشند قاعدتا باید به روابط مثبت جاریها هم امیدوار بود. اما اگر خانواده ی همسر نابسامان و آشفته و گسسته باشد، یا رابطه عروس و خانواده ی شوهر تیره باشد، این اختلالات موجب سرایت احساسات منفی نسبت به سایر اعضای خانواده ی همسر از جمله جاری نیز می شود. بنابراین نارضایتی از عملکرد اطرافیان همسر موجب رویگردانی از جاری هم می شود. همچنین اگر رابطه ی زن و شوهر هم رابطه ی نرمالی نباشد و زن از همسرش بیش از حد نارضایتی داشته باشد، مخصوصا در سالهای اولیه زندگی، باز هم دید او نسبت به اعضای خانواده اش منفی خواهد بود.
یک دلیل عمده ی دیگر در تیرگی روابط جاریها ایجاد رقابتهای ناسالمی است که احیانا مسئول اصلی آن عدم مهارت مادر شوهر یا پدر شوهر در مدیریت درست روابط با عروسهاست. این رقابتها گاهی چنان حسادت برانگیز می شود که برای سالهای طولانی روابط جاریها را تیره می کند. 
از نگاه یک مادر شوهر یا پدر شوهر نرمال، ایجاد روابط مثبت بین جاریها مطلوب است. اما گاهی در برخی از خانواده ها ،روابط فوق دوستانه ای بین دو جاری شکل می گیرد که این روابط معمولا از نظر مادر و پدر شوهر مطلوب نیست بلکه ناپسند هم جلوه می کند. زیرا تعامل دو جاری وقتی بیش از حد معمول شود به نظر می رسد نوعی تبانی مخفی بر علیه خانواده ی همسر شکل می گیرد و این امر  موجب حساسیت و ناخوشایندی اعضای خانواده ی همسر می شود.
بنابراین داشتن یک رابطه دوستانه با جاری بسیار مطلوب است اما تابلو کردن و به رخ کشیدن این رابطه و غیر طبیعی جلوه دادن آن به هیچ وجه به صلاح نیست. ممکن است حساسیتهای اطرافیان اصل رابطه را خراب کند. علاوه برآن این طور رفتارها غیر اخلاقی است. 
در هر حال شما عضو خانواده همسرتان هستید و باید ساعات زیادی از عمرتان را در بین اقوام همسر سپری کنید. اگر از سیاست و حسن نیت برخوردار باشید خیلی زود خواهید توانست این ساعات را به ساعات تفریح عمرتان تبدیل کنید. شما می توانید از یک رابطه ی دوستانه و مفرح با جاریهای خود برخوردار شوید و خانواده ی برادر همسرتان را دوست خانوادگی خود بدانید. 
اکثر خانواده های جوان و نوپا علاقمندند دوست خانوادگی داشته باشند. دوستی که هم برای خودشان طرف مقابلی داشته باشد هم برای همسرشان وهم برای فرزندانشان. اما معمولا غریبه ها برای این گونه دوستی ها چندان مناسب و قابل اعتماد نیستند. یا روابط با آنها روابط پایدار و مطلوبی نیست.
ضمنا در این رابطه شما از تحمل مقاومت و مخالفت همسرتان هم معاف هستید. بچه ها هم مستعدند که با پسرعموها و دختر عموهایشان رابطه ی خوبی پیدا کنند. بنابراین دست دوستی به طرف جاریتان دراز کنید و اگر او به هر دلیلی امتناع کرد و عکس العمل دوستانه ای نشان نداد، باز هم محبت کنید. به او فرصت بدهید تا او هم بتواند خودش را  از قالبهای فکری تحمیلی قدیمی بیرون بکشد. بگذارید به تدریج حسن نیت و محبت شما را درک کند و مثل شما به این نتیجه برسد که در این دنیا هیچ چیزی به قیمت یک دوستی صمیمانه و مخلصانه نیست.
اگر بین شما مشکلاتی از قبل وجود داشته یا احساس می کنید به شما حسادت می ورزد باز هم دلیل قانع کننده ای برای پرهیز از روابط با آنها ندارید. چه بسا در بین اعضای خانواده ی خودتان هم کسانی باشند که به شما حسادت داشته باشند اما این مسئله موجب قطع روابط بین شما نشده است. سعی کنید از انجام رفتارها و گفتارهایی که حسادت برانگیز و حساسیت زاست بپرهیزید. ساده و با اخلاص رفتار کنید لااقل به این دلیل که  خداوند این رفتارها را بسیار دوست دارد.
اما در این رابطه توجه داشته باشید دچار آفت غیبت نشوید یا خدایی نکرده به دلیل آزار خانواده ی همسر یا تبانی بر علیه آنها به سمت جاری تان نروید و با ایمان به نظارت خدای مهربان از چنین رفتارهای ناپسندی به دور باشید.

توسط
ممنون از پاسخ خوبتون،من با جاریم مشکلی ندارم،این مادرشوهرم که باعث این مشکلات شده با مقایسه کردن های بی جا و بالا بردن های الکی نمی دونم با او چه رفتاری داشته باشم،
توسط
آره واقعا نمیدونم چرامادرشوهر هااینطوری هستند متاسفانه
منم خیلی ناراحتم ازاین موضوع ولی چاره  چیه   زورمان که بهشون نمیرسه  حرفی هم بزنیم مارو میکوبند وشوهره هم برعلیه  مابلند میشه  واین آب خنک هم ازگلویمان پایین نمیره
توسط
سلام خسته نباشید   من چهارساله ازدواج کردم   ویک فرزند پسر دارم  خانواده شوهرم عاشق پسر هستند وبه خاطر اینکه برادر شوهرم دختر داره   ناراحت هستند   حالا جاریم بار داره ولی هنوز سونوگرافی نرفته    
ما  خونه ای گرفتیم  در نزدیکی   خانواده همسرم    توی این دوماه   خیلی  اونها به  خونه  مامی آیند وحتی یک بار هم    برادرشوهرم  مارابه   خانه  شان دعوت نکرده    من خیلی خسته   شدم حتی زمانی که بارداربودم جاری ام   می آمد خونه ماویه گوشه مینشست  ومن بااون حالم   ازشون پذیرایی میکردم الآنم   که متاسفانه به خانواده شوهرم نزدیک شدم دیگه شورشو به در کردند   هفته ای سه بار سرزده میان خونه  ما   بهشون  غیر مستقیم وحتی مستقیم   باخنده   وشوخی   هم گفتم ولی فایده نداشت     گاهی فکر میکنم دارم    از    خونه فراری میشم دوست ندارم خونه باشم مبادابیان   خونه    ما   جاریمم که دخترشو ول میکنه    وخودش یه گوشه   ای میشینه    وسرش توگوشی   تواینترنت هست    اونم ازسروکول   مابالامیره    واذیت میکنه    بچه    منوبغل میکنه    میچرخونه    هزارباربهش گفتم نگیرش    بغل  از دستت می افته   ولی گوش   نمیده    به مادرشم میگم    اونم میگه   حرف  منم گوش نمیده    یه تذکر    سطحی میده   وهمونجامیشینه     فقط    .
هرکسی هم   به جاریم حرف میزنه    اون گوشش بدهکار نیست   کار خودشو میکنه.
منم واقعا از رفتارشون خسته   شدم  خیلی.
لطفااز این طریق    به    من جوابی بدهید چون   من ایمیلم    کار نمیکنه    باتشکر از زحمات شما.
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
[In reply to Fمدیر سایت R]
36-دوست عزیزبهتر است که اول با همسر خود در این زمینه به تفاهم برسید و پشت هم باشیدو هر دو با هماهنگی هم این مسُله را حل کنید باید با قاطعیت رفتار کرد و سنجیده برخورد نمایید اگر برخورد یا مواجهه سنجیده انجام گیرد، در این صورت احتمال اینکه مشکل حل شود، بیشتر است.سعی کنیدبا رفتارهای خود این نارضایتی را نشان دهید مثلازیاد در منزل نمانید یابه طور واقعی برای زمانهای خود برنامه داشته باشید تا مانع حضور وقت وبی وقت افراد شوید واعلام کنید که اخر هفته ها پذیرای مهمان هستیدزمانی که بی برنامه میایند اعلام کنیدزمان نداریدوخیلی صریح برخورد کنید همچنان استقبال گرمی نداشته باشید تا طرف مقابل متوجه شود.درضمن همسر خود را توجیه کنید تا با برادرش صحبت کند وایشان را اگاه کند
توسط
نمایش از نو توسط zrastegar
سلام خسته نباشید من یکسالو سه ماه است ک ازدواج کردم و ی جاری دارم ک هفت ساله ازدواج کرده و دوتا بچه داره ولی خیلی باسیاسته پشته من حرف میزنه .راجب من دروغ میگه ب خانواده شوهرم میگه اومد خونمون رفت تو اتاق بیرون نیومد و از شانس بده من فقط منو جاریم تو خونه بودیم من نمیتونم ثابت کنم البته مادرسوهرم جوری نیست نشون بده حرفش رو قبول کرده یا نه من یکسال ارتباطی باهاشون نداشتم ن این ک من قطع کننده رابطه باشم دوطرفه بوده الان قدم برای آشتی من برداشتم و با مادرشوهرم در میون گذاشتم اون خیلی دورو هست من بازم میترسم چون میخواد منو خراب کنه من چیکار کنم ک مثل خودش با سیاست باشم انقدر سیاست داره ک اگه خواهرشوهرم نراحت بشه گریه کنه اینم گریه میکنه ولی میدونم اصلا دله خوشی از خواهرشوهرم نداره
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
1- شما مسیول رفتار خودتان هستید و بس. اینکه او چه رفاتری دارد نباید برایتان اهمیتی داشته باشد. شما باید رفتار درست و محترمانه خودتان را داشته باشید و خودتان را تا جای ممکن در مظان اتهام قرار ندهید. با مراقبت بیشتر و پرهیز از رفتارهای تنش زا و کمی ایثار و صبوری می توانید بدون قهر کردن ارتباط دوستانه ای داشته باشید. اگر شما رفتار محبت امیز خودتان را به خانواده همسرتان اثبات کنید حرفهای او کم کم بی اثر خواهد شد و در بلند مدت ارزشش کمتر خواهد شد و کسی به حرفهایش توجه نمی کند.
توسط
منم هم یه اشتباه کردم با جاریم غیبت کردم بعد رفتم حرف هاشو ب مادرشوهرم‌گفتم الانم‌میترسم خانواده شوهر من خیلی ادم های قدیمی هستن خیلی قدیمی میترسم مادرشوهرم بگه جاریم فامیله خواهر شوهر  مادرشوهر من میشه مادربزرگ جاریم و دل خوشی نداره ازشون به نظرتون میگه
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
انسان  عاقل  مطلبی  بزبان  نمیاره که  بعد  پشیمان  شده  وکلی  انرژی  ووقت و عمرش  رو صرف  نگرانی ودلهره   اسیب های ان کند . اولین گام خودتون رو  عادت بدین که  به  هیچ  وجه  حرف دیگران رو نقل  مجالستون نکنید  واول هرصحبت  با  تفکر به عواقب ان   بزبان  بیاوریید  دومین گام  استغفار کنید
به قرآن ناطق (عج) - سیستم پرسش و پاسخ خوش آمدید, مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از کارشناسان و حتی دیگر کاربران عزیز این مجموعه!

4.3هزار سوال

4.9هزار پاسخ

673 دیدگاه

3 کاربر

227 نفر آنلاین
0 عضو و 227 مهمان در سایت حاضرند
بازدید امروز: 1826
بازدید دیروز: 994
بازدید کل: 10602800
"راهنمای ارسال سوال" - به منظور بررسی سوالات مشابه خودتان بر روی علامت ذره بین کلیک کرده و کلیدواژه ای از مشکل و سوال خود را در سوالات جست و جو کنید. - بعد از اطمینان از غیرتکراری بودن سوالتان، به قسمت "پرسش سوال" بروید عنوان سوال خود را با حداقل 12 کاراکتر در قسمت عنوان سوال تایپ کنید - از دسته بندی ها ، دسته ی بانوان بصیر را انتخاب و با توجه به موضوع سوالتان زیر دسته مناسب را انتخاب کنید متن اصلی سوال را وارد کنید . - درصورت تمایل به دریافت جواب سوالتان از طریق ایمیل ، ایمیل خود را وارد کنید در غیر این صورت بخش مربوطه را خالی بگذارید برای اینکه سایت از حقیقی بودن سوال مطمئن شود ، تیک گزینه “I am not robot” را بزنید. - با کلیک بر روی گزینه پرسش سوال، سوال شما برای مدیریت ارسال می شود و در صورت صلاح دید پاسخ مناسب درج خواهد شد و شما در صفحه اصلی سوالات می توانید سوال و پاسخ خود را مشاهده کنید.
...